«احمدینژاد میخواهد وزرات اطلاعات را به تمامی از آن خود کند»
۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبهاحمد شیرزاد نماینده اصلاحطلب مجلس ششم معتقد است این اتفاق در وزارت کشور و وزراتخانههای دیگر هم خواهد افتاد یعنی احمدینژاد چهرههایی را در راس وزراتخانههای کلیدی میگمارد که به تمامی مطیع و فرمانبردار او باشند.
وی همچنین بزرگترین اشتباه احمدینژاد در معرفی کابینه جدید را انتخاب کامران دانشجو برای وزارت علوم میداند. به نظر شیرزاد گماردن یک چهرهی کاملا سیاسی بر مسند یک وزارتخانه علمی میتواند مشکلات عدیدهای برای دولت ایجاد کند.
دویچهوله: آقای احمدینژاد در سخنرانیشان که پنجشنبه از تلویزیون پخش شد، اعلام کردند که اگر وزارت اطلاعات مأموریتش را درست انجام میداد، این آسیبها را در سطح خیابان نداشتیم و گفتهاند این وزارتخانه به تغییرات اساسی نیاز دارد. بعضی از ناظران معتقدند این سخن به نوعی انداختن مسئولیت تمامی اتفاقات اخیر بر گردن وزارت اطلاعات است. تحلیل شما چیست؟
احمد شیرزاد: از قدیم در نهادهای امنیتی کشور، آن طور که ما دورادور میشنیدیم، اختلاف نظرهایی وجود داشت. از همان زمان که ما در مجلس ششم بودیم صحبتهایی میشد که از وزارت اطلاعات ابراز ناراحتی میکردند. منظور در جبههی اصولگراست. و به همین دلیل هم ما با پدیدهای با نام «اطلاعات موازی» روبهرو بودیم. یعنی آن نیروهایی که در برخی از سرکوبها و برخوردهای امنیتی حضور داشتند که معمولاً وجه بیرونی عملکرد اینها در قالب دادستانی تهران، آقای مرتضوی خودش را نشان میداد. اما در واقع نهادی که اصطلاحاً به آن میگفتند اطلاعات موازی، این کارها را انجام میداد. بنابراین این نشان میدهد که دستگاه اطلاعاتی کشور از طرف بخشی از جناح اصولگرا قابل قبول نیست و اینها میخواهند بهرشکلی که هست این دستگاه را مال خود بکنند و زیرنفوذ خودشان بگیرند.
ولی مگر زیر نفوذ اینها نبود؟ چون آقای اژهای که جزو چهرههای شناختهشدهی اصولگرا هستند.
درست است. ولی در پیکرهی دستگاه امنیتی نظرات مختلفی وجود دارد و آن طوری که گهگاه ما از همانزمان که در مجلس بودیم میشنیدیم، برخی از کارشناسان و تحلیلگران دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی مثلاً برخوردهایی که با نیروهای سیاسی صورت میگرفت یا زندان کردنها و دستگیرکردنها، اینها را به لحاظ نظر کارشناسی خودشان قابل قبول نمیدانستند. در قضایای اخیر هم که در خرداد و تیرماه اتفاق افتاد، آن طور که باز شنیده میشد، دستگاه اطلاعاتی و وزارت اطلاعات مستقیماً درگیر سرکوبها و دستگیریها نبودند. این نشان میدهد که نیروهای عملکننده، آنهایی که نهایتاً کیفرخواست تنظیم کردند، دادگاهی را ترتیب دادند، بخشیشان در قوه قضاییه، بخشیشان در نهادهای امنیتی نفوذ داشتند، اینها به آن شکل دستگاه اطلاعاتی را قبول ندارند و به عنوان دستگاهی که قابل اعتماد باشد برایشان نیست. این صحبتی هم که آقای احمدینژاد کرده، در واقع فکر میکنم علامتی است که نشان میدهد اختلاف نظر عمیقی در این دستگاههای امنیتی وجود داشته و الان درصدد هستند که با بهانه قراردادن ناکارآمدی سیستم در برخورد با اعتراضات اخیر، وزارت اطلاعات را مثلاً یکسره بکنند و آن را کاملاً در اختیار بخشی از جناح راست که ارادهاش این قبیل سرکوبهاست قرار بدهند.
آیا این به نوعی هم میتواند فرار به جلو محسوب بشود؟ یعنی آقای احمدینژاد بگوید مقصر اصلی، وزارت اطلاعات بود و من هم سهمم را ادا کردم، وزیر اطلاعات را برکنار کردم.
در این اعتراضاتی که اتفاق افتاد، همهی کسانی که در سیستم قرارداشتند غافلگیر شدند. حتا در بین معترضین و اصلاحطلبها هم پیشبینی نمیشد که اتفاقات در این حد گسترده رخ بدهد و اعتراضات صورت بگیرد. الان من فکر میکنم بهانهای جور شده برای دوستان آقای احمدینژاد که برای خودشان نفوذ ویژهای در وزارت اطلاعات بهم بزنند. وگرنه اگر هر نوع ناکارآمدی یا قصوری بوده، همهشان با همدیگر باید خودشان را محکوم بکنند. این که صرفاً کاسه و کوزهها را سر وزارت اطلاعات بشکنند، من فکر میکنم بهانهای است که بتوانند یک تسویه گسترده در وزارت اطلاعات انجام بدهند. و آن بخشی از کارشناسان که ممکن است نه به لحاظ موضع سیاسی، بلکه به لحاظ نظر کارشناسی و بهعنوان کارشناس مسایل امنیتی مثلاً نظری میدادند که با رفتارهای انجامشده مغایر بوده، خودشان را از آنها رها بکنند. ما شبیه این رفتار را در گذشته هم دیدهایم. آقای احمدینژاد کل سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد، به خاطر این که آنجا کارشناسانی وجود داشتند که نظراتشان با نظرات دولت سازگار نبود. آنها را برکنار کردند که هرکاری میخواهند بکنند و مشکلی نباشد. در مسایل امنیتی و سیاسی هم به همین طریق رفتار میکنند. نظیر اینها را ممکن است در وزارت کشور و جاهای دیگر هم انجام بدهند.
به وزارت کشور اشاره کردید. اتفاقاً من در همین مورد میخواستم بپرسم. یکی از وزیرانی که به نظر میرسید خیلی همگام و همراه است با نظرات آقای احمدینژاد، وزیر کشور آقای محصولی بود و انتخابات را هم به آن شیوهای که موردپسند آقای احمدینژاد بود برگزار کرد. ولی حتا ایشان هم عوض شدند. این تغییر را شما چه طور تفسیر میکنید.
این که پشت پردهی این تغییرات چه هست، مشکل بتوان اظهار نظر کرد و ما اطلاعاتی نداریم از این که چه مذاکرات و چه فعل و انفعالاتی پشت پرده بوده. ضمن این که اصولاً عملکرد آقای احمدینژاد گاهی وقتها خیلی هم بر مبنای مذاکرات و مسایل پشت پرده نیست و گاهی تصمیمات آنچنان ناگهانی و لحظهای صورت میگیرد که ممکن است اصولاً در قالب روال معمول تحلیل نگنجد. ولی درهرحال من فکر میکنم آقای محصولی مأموریت بزرگی را که در این انتخابات داشت انجام داد و نتیجهی انتخابات را چنانچه مطلوب نظر آقایان بود به اتمام رساند. آقای نجار، چهرهی ملایمتر و معتدلتری است که الان که احتمالاً به زعم آقایان این کارها تمام شده و توانستند به نتیجه برسند، نیازی نیست که چهرهای در وزارت کشور باشد که سرش بحث و حرف زیاد باشد. چه به لحاظ ثروت ایشان، چه به لحاظ قرابت بیش از حدی که با آقای احمدینژاد دارند. بنابراین برای این که هزینهی بیشتری نخواهند بدهند، یک چهرهی معتدلتری را سر کار میآورند. چون آقای محصولی کار را از پیش انجام داده و مهم در مقطع انتخابات بود که چه کسی باشد که او یکی از محرمترین افراد به آقای احمدینژاد بود. البته من حدس میزنم با نزدیکیای که آقای محصولی به احمدینژاد دارد، حتماً در جای مهمتری بخصوص در خود ستاد ریاست جمهوری میتواند در کنار آقای احمدینژاد و شاید در پستهای مهمتری انجام کار بکند.
و آقای کامران دانشجو که معاون سیاسی وزیر کشور بودند و رییس ستاد انتخابات کشور، الان از طرف آقای احمدینژاد بهعنوان وزیر علوم پیشنهاد شده. بعضی از ناظران این را این طور تحلیل کردهاند که به خاطر ادامه اعتراضاتی که ممکن است دانشجویان پس از بازگشایی دانشگاهها داشته باشند، احمدینژاد مخصوصاً شخصی مثل آقای دانشجو را که رییس ستاد انتخابات و گردانندهی انتخابات بود به این پست گمارده. نظر شما چیست؟
من فکر میکنم اشتباه بسیار اساسی دولت در اینجا صورت گرفته و دولت ضربهای جدی خواهد خورد. وزیر علوم بایست یک چهرهی وزین دانشگاهی و مورد احترام دانشگاهیان باشد. حداقل کسی باشد که در جناح خودشان مورد احترام باشد. گماردن یک چهرهی بسیار سیاسی و جهتدار در وزارت علوم حتماً مشکلآفرین است و باعث خواهد شد که دانشگاهیان بیش از گذشته از دولت فاصله بگیرند و وزارت علوم را در مقابل خودشان حس بکنند. من فکر میکنم این مسئله اگر بخواهد بعداً هم در انتصابهای رؤسای دانشگاهها نقشآفرین باشد و آقای احمدینژاد درصدد این باشد که با یک واسطه، یعنی همین آقای دانشجو، تمام رؤسای دانشگاهها را از چهرههای صددرصد جناحی و سیاسی نصب کند، آنگاه حتماً دانشگاهها با مشکلات بسیار جدی مواجه خواهند شد و نسبت به عملکرد دولت مسئله خواهند داشت.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان