انتخابات مجلس نهم: بازی در غیاب همبازیهای قدیمی
۱۳۹۰ بهمن ۱۰, دوشنبهنهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران برای حکومت اهمیت ویژهای دارد. این اولین انتخابات پس از اعتراضات خونین سال ۱۳۸۸ است. اعتراضاتی که در پی برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران آغاز شد و تبعات آن همچنان بر فضای سیاسی ایران سایه افکنده است.
شاید یکی از آثار اتفاقات سال ۱۳۸۸ صفبندی مشخصتر میان نیروهای اصلاحطلب و محافظهکاران میانهرو از یک سو و اصولگرایان و رهبر جمهوری اسلامی از سوی دیگر باشد.
سابقه این صفبندی به اولین انتخابات مجلس پس از مرگ آیتالله خمینی باز میگردد. انتخاباتی که به حذف نیروهای چپ اسلامی موسوم به "پیرو خط امام" منجر شد.
نظارت استصوابی؛ ابزار حذف مخالفان
انتخابات مجلس چهارم، فروردین ماه ۱۳۷۱ در حالی برگزار شد که شورای نگهبان منصوب آیتالله خامنهای با تفسیر جدید از قانون انتخابات، نظارت استصوابی را در دستور کار قرار داد.
اعمال این نظارت موجب حذف نیروهای چپ اسلامی و نزدیک به مجمع روحانیون مبارز شد. معدود چهرههای چپ اسلامی تایید صلاحیت شده نیز نتوانستند به مجلس راه یابند.
محافظهکاران متشکل از جامعه روحانیت مبارز، موتلفه اسلامی، جامعه مهندسین و چند گروه کوچک دیگر کنترل مجلس را در اختیار گرفتند.
انتخابات مجلس پنجم؛ نظارت دوگانه
شرایط در پنجمین انتخابات مجلس پس از انقلاب گرچه با دورهی پیش از آن تفاوت عمدهای نداشت اما شاید ظهور حزب کارگزاران سازندگی که اکبر هاشمی رفسنجانی را در قامت پدر معنوی خود میدید آرایش نیروها را دستخوش تغییر کرد.
هاشمی که به عنوان یکی از ستونهای نیروهای محافظه کار سنتی محسوب میشد با حمایت از تشکیل کارگزاران نشان داد که در پی آغاز دورهای جدید در فضای سیاسی ایران است. محمد قوچانی، روزنامه نگار ایرانی، در کتاب خود با عنوان "یقه سفیدها"، از تشکیل کارگزاران به عنوان ظهور "یقه سفیدهای حزب اللهی" یاد میکند.
در این انتخابات نیز برخی از کاندیداهای شاخص نزدیک به مجمع روحانیون و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی رد صلاحیت شدند. با این حال این جریان توانست با همراهی کارگزاران سازندگی اقلیت نسبتا موثری در مجلس تشکیل دهد.
شاید بتوان گفت مجلس پنجم آغاز بازگشت نیروهایی به مراکز تصمیم گیری نظام سیاسی ایران شد که چند سال بعد به عنوان «اصلاح طلب» شناخته شدند.
مجلس ششم؛ مشارکت علیه نظارت
دوم خرداد ۱۳۷۶ نقطه عطفی در تاریخ سیاسی نظام جمهوری اسلامی است. با انتخاب غیرمنتظره محمد خاتمی با نزدیک به ۲۰ میلیون رای، "چپهای خط امامی" قوه مجریه و به طور مشخص کابینهی دولت هفتم را در اختیار گرفتند. نهادی که در هشت سال پیش از آن با فشار مجالس محافظه کار چهارم و پنجم، حمایت آیتالله خامنهای و "همراهی شاید نه چندان خود خواسته" اکبر هاشمی رفسنجانی از "نیروهای چپ" خالی شده بود.
خاتمی با شعار اصلاحات، تنش زدایی با جامعه جهانی و تثبیت نظام توانست همراهی میلیونها نفر را جلب کند. فضای نسبتا باز سیاسی و بهار مطبوعات نیز مشارکت سیاسی را افزایش داد.
به نظر میرسید شورای نگهبان تحت کنترل محافظه کاران نتواند به آسانی نمایندگان اصلاح طلب را رد صلاحیت کند. این در شرایطی بود که جبهه مشارکت اسلامی با محوریت دانشجویان پیرو خط امامی که در تسخیر سفارت آمریکا دخالت داشتند تشکیل شد و توانست با شعار "ایران برای همه ایرانیان" شمار زیادی از شهروندان ایرانی و خصوصا دانشجویان را با خود همراه کند.
با آنکه شورای نگهبان چند چهرهی سرشناس اصلاح طلبان را رد صلاحیت کرد اما فضای جامعه آنچنان سیاسی بود که اکثریت کسانی که در لیست ائتلاف اصلاح طلبان قرار گرفتند به مجلس راه یافتند.
اما شورای نگهبان با باطل کردن ۷۰۰ هزار رای در تهران برای تغییر ترکیب کاندیداها تلاش کرد. ابطال آرا به تهران محدود نشد و دیگر شهرها را نیز در بر گرفت. به این ترتیب اکثریت نیروهای ملی مذهبی که مواضع نزدیکی به اصلاح طلبان داشتند، از راهیابی به مجلس بازماندند.
مجلس هفتم؛ حذف گسترده اصلاح طلبان
شاید یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ مجالس در جمهوری اسلامی در پایان ششمین دوره رخ داد. هنگامی که شورای نگهبان اکثریت نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم را رد صلاحیت کرد، این نمایندگان ابتدا به تحصن در مجلس دست زدند و پس از بیاثر بودن آن دسته جمعی استعفا کردند.
اما حتی تهدید دولت به عدم برگزاری انتخابات نیز موثر نبود. شورای نگهبان ۳۶۰۰ نفر را در سراسر ایران رد صلاحیت کرد. حتی اسامی برخی نیروهای میانهرو محافظهکار نیز در میان رد صلاحیت شدگان دیده میشد.
احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب از ارایه لیست انتخاباتی خودداری کردند اما برخی نیروهای نزدیک به مجمع روحانیون مبارز و احزاب کمتر شناخته شده به رقابت با محافظه کاران پرداختند.
به گفته محمد خاتمی، رییس جمهور وقت و مهدی کروبی، رییس مجلس ششم، نتیجهی ۱۹۰ کرسی مجلس هفتم، پیش از انتخابات مشخص شده بود. نیروهای نزدیک به اصلاح طلبان تنها توانستند نزدیک به ۴۰ کرسی را در اختیار بگیرند و اقلیتی ضعیف را تشکیل دهند.
مجلس هشتم؛ همچنان خالی از رقبای قدیمی
انتخابات مجلس هفتم را میتوان نقطه پایان "مماشات" با اصلاح طلبان و منتقدان و تحمل آنان توسط آیت الله خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی دانست.
انتخابات مجلس هشتم تفاوت چندانی با دوره پیش از آن نداشت: رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان و عدم مشارکت گروههای اصلی اپوزیسیون در انتخابات مجلس. همچون انتخابات مجلس هفتم، اقلیتی کوچک با عنوان فراکسیون خط امام شکل گرفت که خالی از چهرههای شاخص جریان اصلاح طلبی بود.
با این وجود احزاب اصلی اصلاح طلب و چهرههای شاخص این جریان از تحریم انتخابات خودداری کردند. اما برخی گروههای کوچکتر همچون انتخابات مجلس هفتم در برخی شهرستانها مشارکت داشتند.
انتخابات نهم، ایستگاه آخر رفرمخواهان
میتوان پیش بینی کرد که خرداد ماه ۱۳۸۸ در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی اهمیت ویژهای یابد. دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران صف بندی میان نیروهای سیاسی متن و حاشیه را پر رنگتر کرد.
در جریان اعتراضات عمومی به نتیجه انتخابات دهها تن توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی بسیج کشته و بسیاری از چهرههای سرشناس سیاسی، فعالان مدنی و دانشجویی و روزنامهنگاران روانه زندان شدند.
اعلام انحلال احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب، جلوگیری از فعالیت احزاب کارگزاران، اعتماد ملی و ائتلاف اصلاح طلبان با فشار بر اعضا و تهدید به بازداشت، این گروهها را در موقعیت جدید قرار داد.
گرچه پیش از این چهرههای شاخص اصولگرایان و حامیان رهبر جمهوری اسلامی از جمله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، صراحتا گفته بودند که از حضور برخی چهرههای اصلاحطلب در عرصه سیاسی ایران جلوگیری خواهند کرد اما این سخنان این بار با صراحت بیشتری عنوان شد.
پس از آنکه محمد خاتمی برای حضور در انتخابات شرایط حداقلی را اعلام نمود، احمد جنتی در خطبههای نماز جمعه صراحتا اعلام کرد که "نظام سیاسی" نیاز و علاقهای به حضور اصلاحطلبان ندارد.
پایان سه دهه همزیستی سیاسی
اصلاحطلبان بر خلاف دورههای پیشن، این بار از ثبت نام در انتخابات خودداری کردند. جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب، نیروهای ملی مذهبی و شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیههای جداگانه از شهروندان خواستهاند که در انتخابات شرکت نکنند.
چهرههای شاخص سیاسی این جریان همچون محمد خاتمی نظر مشابهی را عنوان کردهاند. همچنین مهدی کروبی که در حصر خانگی به سر میبرد به همسرش فاطمه کروبی گفته است که با شرایط فعلی این انتخابات آزاد و سالم نخواهد بود.
اصلاحطلبان در دورههای گذشته در هر شرایطی سعی کردند خود را در عرصه سیاسی ایران حفظ کنند. اما این باربه جای رقابت با محافظهکارانی که بیشترین قدرت خود را از نهادهای انتصابی زیر نظر رهبری جمهوری اسلامی میگیرند و خواستههای آیتالله خامنهای را اجرا میکنند، راهی تازه را برگزیدهاند.
این جریان سیاسی با صراحت بیشتری از عدم مشارکت در انتخابات سخن میگوید و با دعوت شهروندان به "مشارکت منفی"، از هم اکنون مجلس نهم را "فرمایشی وبی اثر" میخواند.
صراحتی که شاید بیشتر مدیون عملکرد رهبر جمهوری اسلامی در عدم انعطاف پذیری در برابر این جریان سیاسی، سرکوب خونین مخالفان در جریان اعتراضات مسالمتآمیز چند سال اخیر و ناشی از فشار افکار عمومی است.
این دوران را شاید بتوان پایان سه دهه پر فراز و نشیب برای اصلاحطلبان امروزی دانست. دورانی که برای این نیروها با نزدیکی به آیتالله خمینی و ماجراجوییهای دانشجویان پیرو خط امام آغاز شد، به عزلت سیاسی آنان در نخستین سالهای رهبری آیتالله خامنهای انجامید و سپس سالهای پر کشمکش اصلاحات را در پی داشت.
در این شرایط بخشی از اصلاحطلبان ناامیدانه از پایان پروژه رفرمخواهی میگویند بدون آنکه بدیلی ارائه کنند. در میان این جریان هنوز هم افرادی هستند که امیدوارند فشارهای بین المللی و وضعیت نامناسب داخلی آیتالله خامنهای را مجاب کند که میدان بازی را به آنها بسپارد.
اما گروه سومی نیز در حال نیرو گرفتن هستند و صدایشان بیش از گذشته شنیده میشود. جریانی که معتقد است باید طرحی نو در انداخت و نظام سیاسی ایران را دستخوش تغییرات بنیادین کرد.
نویسنده: مهدی محسنی
تحریریه: بهمن مهرداد