«خانواده محمد مصطفایی را گروگان گرفتهاند»
۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبهخانم فرشته حلیمی، همسر محمد مصطفایی، وکیل دادگستری، و فرهاد حلیمی برادر همسر محمد مصطفایی، شنبه شب (۲ مرداد) در تهران بازداشت شدهاند. محبوبه عباسقلیزاده، فعال حقوق بشر که از چگونگی این پیشامد مطلع است، به پرسشهای دویچه وله در این باره پاسخ گفت.
دویچه وله: خانم عباسقلیزاده، به طور کلی چه اتفاقی افتاده است؟ ما از احضار آقای مصطفایی به دادسرا خبر داشتیم...
محبوبه عباسقلیزاده: بله، ایشان بنا بود که دوم تیرماه برای ادای پارهای از توضیحات در خصوص یکی از پروندههای اعدام نوجوانان به دادسرای انقلاب مستقر در اوین مراجعه کنند. ایشان طبق معمول همهی پروندههایی که پیگیری میکند، این پروندهرا هم پیگیری میکرده است. ایشان را برای این پرونده به دادسرای انقلاب احضار میکنند. در آنجا حدود ۲ ساعت بازجویی میشود که آزادش میکنند. زمانی که آزادش میکنند، درست بعد از چند ساعت با دفترش تماس میگیرند و میخواهند که دوباره به زندان اوین برگردد که اینها نمیتوانند آقای مصطفایی را پیدا کنند و دوباره چند ساعت بعد با یک برگ جلب به دفترشان میآیند که دوباره ایشان را پیدا نمیکنند.
شب همان ۲ تیرماه خانوادهی ایشان، یعنی خانم و برادر همسرشان، برای برداشتن ماشین خانوادگیشان که دم در بوده به دفتر مراجعه میکنند. یکی ماشین خانوادگی بوده و یکی هم ماشین خانمشان بوده است. میروند که این ماشین را از دم دفتر بردارند که همانجا هر دو را، یعنی خانم و برادر خانمشان را بازداشت میکنند و دوتا ماشینها را هم توقیف میکنند. اینها را به زندان اوین میبرند. دیروز آنها با خانواده تماس میگیرند و میگویند اتهامی که به ما تفهیم شده، معاضدت برای اخفای متهم یا کمک به فراردادن و مخفی کردن متهم بوده و اگر متهم خودش را به زندان معرفی نکند، اینها را آزاد نمیکنند.
امروز وکیل خانم آقای مصطفایی در زندان اوین با ایشان دیدار داشته و ایشان به وکیلشان گفتهاند که به ما گفتند تا زمانی که محمد مصطفایی خودش را معرفی نکند، شما را آزاد نمیکنیم و در واقع به نحوی از خانوادهی آقای مصطفایی گروگانگیری کردهاند. در عین حال، دیشب برنامهی بیست و سی، برنامهای را از سنگسار سکینه محمد آشتیانی و بحث رسانهایشدنش پخش کرد. همزمانی این برنامه با دستگیری و حکم جلب آقای مصطفایی کاملا میتواند به همدیگر مرتبط باشد. شاید بهانه چیزهای دیگری باشد، ولی اصل قضیه دفاع ایشان از پروندهی سنگسار سکینه آشتیانی است.
یعنی شما خودتان بهعنوان فعال «قانون بیسنگسار» این را بیشتر در ارتباط با قضیهی سنگسار میبینید تا پروندهی اعدام نوجوانان؟
بله. دقیقا همین طور است. تحلیل من این است که دستگاه قضایی ایران بهخاطر سروصداها و تبلیغات خیلی زیادی که در سطح بینالمللی در ارتباط با پروندهی سنگسار سکینه محمدی آشتیانی آسیبی خورد، و اولین کسی که این پرونده را علنی کرد خود آقای مصطفایی بود که خبر آن را در سطح وبلاگها و در سطح فیس بوک پخش کرد و براساس همان خبرهای دیگر ساخته شد، شاید بهخاطر همین آسیبی که دستگاه قضایی و مجموعهی حکومت از این تبلیغات خورده است، میخواهند به نحوی وکیل سکینه را هم تحت فشار قرار دهند.
البته به نظر نمیآید اگر ایشان را بازداشت کنند، به این زودیها آزاد شود. بهخاطر این که وکالت خیلی از مدافعان حقوق بشر، فعالان جنبش زنان، از جمله من و خانم شادی صدر را دارد، یا فقط بیش از چهل نوجوان را از اعدام نجات داده است. او همچنین وکالت پروندههای سنگسار را بر عهده داشته که همهی اینها داوطلبانه صورت گرفته است. در کنار اینها، ایشان همیشه بعد از آزادشدن موکلانش هم برای تأمین مبلغ دیعهشان و جمعکردن کمک مالی و بازکردن حساب بانکی، فعال بوده است.
شما خودتان الان مدتی است که خارج از کشور بسرمیبرید و اینجا هم ازجمله برای لغو قوانینی مثل سنگسار فعال هستید. بازتاب فعالیتهایی از این دست که در این اواخر صورت گرفته چگونه بوده که واکنش این چنین جمهوری اسلامی را برانگیخته است؟
کمپین قانون بیسنگسار در حقیقت تا یکی دوسال پیش که بحث سنگسار این قدر عمومی نبود و افکارعمومی به آن نمیپرداخت، خیلی فعال بود. ولی خوشبختانه در سال اخیر بهخاطر آگاهی عمومی و بهخاطر این که همهی دستگاههای حقوق بشری علاقهمندند به این که این موضوعات را دنبال کنند، عملاً کمپین قانون بیسنگسار دیگر فعالیت خودش را برای عمومیکردن چنین خواستی در سطح مطالبات سیاسی و قضایی، تمام شده میداند.
ما میبینیم که همزمان با انتشار خبر سنگسار خانم آشتیانی، تقریباً تمام سازمانهای حقوق بشری، چه داخلی چه بینالمللی، فعال میشوند. برنامهی سی ان ان که چندین بار از این شبکه پخش میشود، واقعاً افکارعمومی دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد، بهخصوص بخاطر آنکه مبتنی بر نامهای بود که خانوادهی سکینه منتشر کرده بودند. این اولینباری بود در موارد سنگسار که خود خانواده قدم جلو گذاشتند برای این که بخواهند از پرونده دفاع کنند و خودشان داوطلبانه عکس متهم را پخش کردند و در حقیقت عمومیشدن این قضیه خیلی به این شرایطی که گفتم و خود حمایتی که خانواده کرد بستگی داشت. همچنین درخواستنامههای زیادی از طریق چهرههای شناختهشدهی بینالمللی هنرمند یا در سطوح مختلف دیگری مانند حقوق بشری یا سیاسی منتشر شد.
مجموعهی همهی اینها ایران را وادار کرد در مورد اجرای حکم سنگسار عقبنشینی کند. خب چنین عقبنشینیای بخاطر فشار خارجی، یکی از سیاستهایی است که همیشه احمدینژاد به سخره گرفته است. او همیشه گفته است که درسطح خارجی هر کسی هر کاری میخواهد بکند، ما کار خودمان را در داخل ادامه میدهیم. ولی عملاً بحث سکینه آشتیانی نشان داد که فشار بینالمللی چهقدر میتواند ایران را وادار به عقبنشینی کند و این نمونهای است از این که در حوزههای دیگر، مثل بحثهای هستهای یا تحریم هم میتواند این اتفاق بیفتد.
شاید گفتمان احمدینژاد در مورد اینکه خارجیها در واقع هیچ غلطی نمیتوانند بکنند حتی اگر بخواهند فشار سیاسی بیاورند، با فعالیتی که در مورد سکینه انجام شد، در سطح بینالمللی شکسته شد. همه دیدند، میشود ایران عقبنشینی کند و میشود سنگسار را بردارد یا حکمش را با یک حکم دیگر عوض کند. خود این پدیده بهعنوان یک پدیدهی سیاسی در روابط بینالملل بههرحال دستگاه امنیتی کشور را زخمی میکند و به دنبال قربانیانی برای این قضیه خواهد بود. قبل از این آقای مصطفایی خیلی تلاشهای دیگری کرده بود، ولی بهخصوص مقارن شدن پروندهی سکینه محمدی آشتیانی با تلاشهای خود آقای مصطفایی، بههرحال باعث شد که این بحران برای ایشان پیش آید و امروز و فردا مشخص میشود که آیا آقای مصطفایی خودش را به دادسرای امنیت اوین معرفی میکند یا نه.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بهمن مهرداد