کنفرانس صلح خاورمیانه و حد امیدواری به موفقیت آن
۱۳۸۶ آذر ۵, دوشنبهبرگزاری کنفرانسی زیر تابلوی صلح درخاورمیانه را، به کوششهای کاندالیزا رایس، وزیر امور خارجهی آمریکا نسبت میدهند. او رئیس خود جرج بوش را متقاعد کرده که بایستی سیاست خارجی آمریکا را در قبال موضوع ستیز فلسطینیها و اسرائیلیها از حالت انفعال به در آورد و به این تصور پایان دهد که واشنگتن، منتزع از شرایط و رخدادها فقط از اسرائیل پشتیبانی میکند.
بر مبنای این نگاه مجدد به خاورمیانه است که بوش در مورد کنفرانسی که در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در آناپولیس برگزار میشود، گفته است: «ما همگی میتوانیم تلاش بیشتری برای صلح انجام دهیم. به این جهت است که من همهی آن کشورهایی را به کنفرانس خاورمیانه دعوت کردهام که با راه حل دوکشور (کشور اسرائیل – کشور فلسطین) موافقاند، علیه خشونتاند، حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناسند و به توافقهای موجود پایبند هستند.»
دعوت بوش را عربستان سعودی و سوریه نیز پذیرفتهاند. این امر به واشنگتن این اطمینان خاطر را داده که شاید بتواند از کنفرانس آناپولیس چیزی به دست آورد که به راستی تکانی در فضای خاورمیانه ایجاد کند، تکانی در جهت صلح.
دیدارهای روز پیش از کنفرانس
امروز (۲۶ نوامبر)، جرج بوش نخست با اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل دیدار میکند. دیدار بعدی با محمود عباس، رئیس فلسطینیان است. شامگاه، کاندالیزا رایس ترتیب ضیافتی را داده است که در آن همهی مهمانان کنفرانس شرکت دارند. از جملهی این مهمانان، فرانک-والتر اشتاینمایر، وزیر خارجهی آلمان است.
هدف دیدارهای امروز متقاعد کردن دو طرف اصلی نزاع خاورمیانه برای رسیدن به توافق بر سر مدل دو کشور است، مدلی که نکتهی اصلی در آن پذیرش وجود دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی در کنار هم است، اما نکات فرعیای دارد که اختلاف اصلی بر سر آنهاست: نکاتی از این دست که تکلیف اورشلیم چه میشود.
خواست جرج بوش و وزیر خارجهی او این است که توافق بر سر مدل دو کشور مستقل تا پیش از ژانویه ۲۰۰۹ حاصل شود، یعنی تا پیش از پایان دورهی کنونی ریاست جمهوری در آمریکا.
حد امیدواری
در مورد خاورمیانه آنقدر کنفرانس تشکیل شده است که دیگر این ادعا که کنفرانس فعلی به راستی صلحآور خواهد شد، با پوزخند مواجه میشود. بدین جهت همه با احتیاط درمورد موفقیت احتمالی آن سخن میگویند. چند عامل عمده باعث میشود که به کنفرانس آناپولیس چندان امیدی بسته نشود:
- دستگاه دولتی آمریکا بیشتر در اندیشهی عراق و کشکمش هستهای خود با ایران است، تا مسئلهی فلسطین؛
- دولت فعلی اسرائیل ضعیف است و ذهن این دولت نیز سخت متوجه ایران اتمی است؛
- محمود عباس نیز بیشتر با مشکلات موجود در میان فلسطینیان درگیر است و گویا فقط رئیس کنارهی غربی است، نه کل مناطق خودمختار.
با وجود این که حد امیدواری چندان زیاد نیست، باز برگزاری کنفرانس مهم تلقی میشود. در واشنگتن این تصور وجود دارد که به هر حال، وضع از این که هست، بدتر نمیشود. دَن کورتزر (Dan Kurtzer) که تا سال ۲۰۰۵ سفیر آمریکا در اسرائیل بوده، در مورد کنفرانس آناپولیس چنین اظهار نظر کرده است:
«من چندان بدبین نیستم. اولمرت و عباس هر دو به لحاظ سیاسی در درون موقعیت ضعیفی دارند؛ پس چارهای ندارند، جز اینکه به موفقیتی برسند.»
ر / خبرگزاری آلمان، تاگسشاو