آلمان و فیلسوفان بزرگ معاصرش
۱۳۸۹ تیر ۲۲, سهشنبهآلمان کشور فیلسوفهای بزرگ است. به باور غالب، پس از یونانیها، آلمانیها بودهاند که مشعل فلسفه را روشن نگه داشتهاند. در این مجموعه-تصاویر، فهرست آثار مهم و گزینگویههایی را از فیلسوفان مهم قرن بیستم و بیست و یکم آلمان میبینید که تصویرهای آنها در دسترس بودهاند. در بیشتر موارد سال تولد این فیلسوفان مبنای ترتیب گالری پیش رو بوده است.
ادموند هوسرل (۱۸۵۹-۱۹۳۸) در اصل در اتریش به دنیا آمد و بعدها تابعیت امپراتوری پروس را پذیرفت که بخشی از آلمان بود. او بنیانگذار مکتب پدیدارشناسی بود. او به انتقاد از اصالت روانشناسی، تاریخ و علم پرداخت و مکتب تحلیلی و تفهمیای را بنیان گذاشت که در زمینههای بسیاری چون هنر و نقد ادبی تأثیر داشته است. "بازگشت به امور" واقع و جلوگیری از قالببندی آنها در چارچوب تفاسیر، مفهومسازیها و انتزاعها از محورهای بینش هوسرل بود.
آثار: "فلسفه به مثابهی دانش دقیق"، "ایدههایی دربارهی پدیدارشناسی محض"، "منطق صوری و منطق استعلایی" و...
گوتلوب فرگه (۱۸۴۸-۱۹۲۵) پژوهشهایی بنیادی دربارهی رابطهی منطق و ریاضیات داشت. او بنیانگذار ریاضیات جدید است. فرگه بر فیلسوفانی چون برتراند راسل، لودویک ویتگنشتین و ادموند هوسرل تأثیر گذاشت و در عرصههایی مانند فلسفهی زبان و فلسفهی ریاضی صاحبنظر بود.
آثار: "مفهومنگاری (تفکر محض به زبان فرمولها)"، "مبانی حساب"، "قواعد اساسی حساب" و...
نیکلای هارتمان (۱۸۸۲-۱۹۵۰)، نخست فیلسوفی از شاخهی ماربورگ مکتب نوکانتی بود. این نمایندهی عقلگرایی انتقادی با تأثیر از مکتب پدیدارشناسی ادموند هوسرل متافیزیک را در قرن بیستم به عرصههای جدیدی کشاند. او در زمان خود از مهمترین فیلسوفان آلمان به شمار میرفت و در گوتینگن، کلن، ماربورگ و برلین تدریس میکرد. از دید او شناخت رابطهای است میان فاعل شناسا و موضوع شناخت، و جهان نه کاملاً شناختناپذیر است و نه مطلقاً قابل شناخت.
آثار: "دربارهی بنیاد هستیشناسی"، "ساختار جهان واقع"، "فلسفهی طبیعت" و...
کارل یاسپرس (۱۸۸۳-۱۹۶۹) در کنار هایدگر از نمایندگان مهم فلسفهی اگزیستانسیالیسم است. او از نخستین روانپزشکان آلمان در قرن بیستم نیز بود و افرادی مانند ماکس وبر و هانا آرنت از دوستان او بودند. از دید او در واقعیت بیمفهومی که علوم طبیعی یقینی برای زندگی به دست نمیدهند، انسان به بینشی دور از توهم نسبت به وجود خود نیاز دارد که پایهی تصمیمگیریهای او برای کردارش باشد.
آثار: "روانشناسی جهانبینیها"، "از آغاز و انجام تاریخ"، "درآمدی بر فلسفه"، "یادداشتهایی دربارهی مارتین هایدگر" و...
ارنست بلوخ (۱۸۸۵-۱۹۷۵) مارکسیست بود و او را "فیلسوف امید" نیز نامیدهاند. بلوخ با تکیه بر ارسطو و فیلسوفان مشایی مانند ابن سینا و ابن رشد، و همچنین هگل و مارکس دیدگاههای هستیشناختی جدیدی عرضه کرد. او تعریفی از ماده را مبنای هستیشناختی خود قرار داد که آن را به مثابهی امکانی واقعی برای پیدایش امور جدید در نظر میگیرد. از دید بلوخ باید با نیروی پیشبرندهی امیدواری، جامعه را به قلمروی آزادی انسان تبدیل کرد.
آثار: "روح یوتوپیا"، "اصل امید"، "حق طبیعی و ارزش انسانی"، "مسأله ماتریالیسم" و...
به دلیل همکاری مارتین هایدگر (۱۸۸۹-۱۹۷۶) با حزب نازی در دوران هیتلر، او همیشه در هجوم منتقدان بوده است. این فیلسوف با مبنا قرار دادن اگزیستانسیالیسم سورن کیرکهگارد، فیلسوف دانمارکی و پدیدارشناسی ادموند هوسرل به مفهوم هستی پرداخت. او همچنین میکوشید به پرسش تاریخ فلسفهی غرب دربارهی هستی عمق ببخشد و تفسیری نو از انسان و جهان به دست دهد. تفسیر وجودشناختی زبان و واژگان تخصصی پیچیده، بخش جداییناپذیر فلسفهی او هستند.
آثار: "هستی و زمان"، "متافیزیک چیست؟"، "راههای جنگلی"، "در راه زبان"، "تکنیک و واگشت" و...
والتر بنیامین (۱۸۹۲-۱۹۴۰) نویسندهای فلسفی و منتقد ادبی از مکتب فرانکفورت بود که در کار ترجمهی آثار بالزاک، مارسل پروست و ... به آلمانی نیز مهارت داشت. او در بخشی از فعالیت فلسفی خود به موضوعهای فلسفهی زبان پرداخت. او در دههی ۳۰ به ماتریالیسم دیالکتیک گروید. طرح او برای نگارش فلسفهی تاریخ قرن نوزدهم که آن را به عنوان اثر اصلی خود در نظر گرفته بود، پس از خودکشی در حین فرار از چنگ نازیها ناتمام ماند.
آثار: "اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی آن"، "پروژهی پاساژها"، "در نقد خشونت"، "دربارهی مفهوم تاریخ" و...
ماکس هورکهایمر (۱۸۹۵-۱۹۷۳) از بنیانگذاران مکتب فرانکفورت و همکار آدورنو در موسسهی پژوهشهای اجتماعی در همان شهر بود. او براساس دیدگاههای مارکس و هگل نظریهی انتقادی اجتماع را ارائه کرد. نقدهای او بر سرمایهداری متأخر در جنبش دانشجویی دههی ۶۰ در آلمان تأثیر داشت. هورکهایمر پس از روی کار آمدن ناسیونالسوسیالیستها مجبور به ترک آلمان و ۱۶ سال زندگی در تبعید شد.
آثار: "دیالکتیک روشنگری"، "در نقد عقل ابزاری"، "نظریهی انتقادی" و...
هانس گئورگ گادامر (۱۹۰۰-۲۰۰۲) که بیش از یک قرن زندگی کرد، در فلسفه از هایدگر و هوسرل تأثیر پذیرفته بود. او مهمترین نمایندهی هرمنوتیک فلسفی آلمان و در پی پاسخ به پرسش شرایط امکان فهم بود. فهم برای او نه به عنوان یکی از شیوههای فراوان رفتار، بلکه به مثابه "شیوهی هستی باشنده" مطرح بود. او فهم را بسته به افق ترسیم شده از سوی سنت و روایتها میدید. به باور گادامر، پیشداوریها و پرسشهای مفسر از این افق سرچشمه میگیرند.
آثار: "ستایش نظریه"، "حقیقت و روش"، "امروزینگی زیبایی"، "دیالکتیک هگل" و...
تئودور و. آدورنو (۱۹۰۳-۱۹۶۹) جامعهشناس، منتقد موسیقی و از نمایندگان مهم نسل اول مکتب فرانکفورت بود. موضوع اصلی برای او "نجات فرد" از جامعهی دیوانسالار و تبلیغاتی دهههای پس از جنگ جهانی دوم بود. از دید او چنان جامعهای تحرک و آزادی عمل فرد را محدود میکند. او از منتقدان فلسفهی اگزیستانسیالیسم و پوزیتویسم فلسفی بود. آدورنو از معدود فیلسوفانی بود که به آهنگسازی نیز پرداختهاند.
آثار: "دیالکتیک روشنگری"، "فلسفهی موسیقی نوین"، "پژوهشی در باب شخصیت اقتدارگرا"، "دیالکتیک منفی" و...
هانا آرنت (۱۹۰۶-۱۹۷۵) شاگرد هوسرل، هایدگر و یاسپرس بود؛ اما خود را فیلسوف نمینامید. اهمیت این نظریهپرداز آلمانی-آمریکایی گذشته از فلسفهی سیاسی، بیشتر در زمینهی نظریههای سیاسی است. آرنت، طرفدار دموکراسی مستقیم و نمایندهی قاعدهای بود که طبق آن در عرصهی سیاسی، نوعی کثرت وجود دارد که براساس آن میان انسانها نوعی آزادی بالقوه و برابری حاکم و موضوع مهم توانایی دیدن امور از چشمانداز طرف مقابل هست. آرنت پژوهشهایی نیز در زمینهی یهودیستیزی داشت.
آثار: "دربارهی انقلاب"، "عنصرها و خاستگاههای حاکمیت مطلق"، "آیشمان در اورشلیم" و...
هانس بلومنبرگ (۱۹۲۰-۱۹۹۶) را از اصیلترین فیلسوفان معاصر آلمان میدانند. او نوعی فلسفهی استعاره را بنیان گذاشت. از دید او در عصر جدید که بر عقلانیت و تفکر استوار است، انسان هنوز در افق تصویرهای گذشته میاندیشد که بینش او را نسبت به جهان و فهم او را از خویش میسازند.
آثار: "حقانیت عصر جدید"، "الگوهایی برای استعارهشناسی"، "انقلاب کوپرنیکی"، "کار بر روی اسطوره"، "خروجیهای غار" و...
نیکلاس لومان (۱۹۲۷-۱۹۹۸) حقوقدان و جامعهشناس نیز بود. یورگن هابرماس، فیلسوف معاصر، زمانی گفته بود که لومان فیلسوفی در پوستین جامعهشناس است! لومان بسیار پرکار و بنیانگذار "نظریهی سامانهها" در جامعهشناسی بود. این نظریه میکوشد تمام واقعیت اجتماعی را در ساختار نظری فراگیری در آورد که در آن تمام جهان در قالب مجموعهی بزرگی از سامانهها پدیدار میشود.
آثار: "روشنگری جامعهشناختی"، "سامانههای اجتماعی"، "کارکرد دین"، "واقعیت رسانههای گروهی" و...
کارل-اتو اپل (۱۹۲۲- ... ) نمایندهی مهم اخلاق گفتمانی در فلسفهی معاصر آلمان است. او از فلسفهی تحلیل زبان ویتگنشتین، هرمنوتیک هایدگر و عملگرایی چارلز ساندرس پیرز، فیلسوف آمریکایی تأثیر پذیرفته است. اپل از پرنفوذترین فیلسوفان رویکرد پراگماتسیم استعلایی زبان است. این گرایش، نوسازی فلسفهی استعلایی کانت است. اپل کوشید همراه با یورگن هابرماس نظریهی اخلاق کانت را با توجه به مسألهی توجیه هنجارها با کاربرد اجزاء نظریهی ارتباط روزآمد کند.
آثار: "گفتمان و مسئولیت: مسألهی گذار به اخلاق پساقرادادی"، "دگردیسی فلسفه" و...
یورگن هابرماس (۱۹۲۹- ...) جامعهشناس نیز هست. او را مهمترین فیلسوف و روشنفکر معاصر آلمان و جزء نسل دوم مکتب فرانکفورت میدانند. هابرماس با کاربرد نظریهی انتقادی بداهت علوم اجتماعی و عقلانیت انتقادی را به پرسش میگیرد. او مبدع "نظریهی کنش ارتباطی" و از فعالترین فیلسوفان در بحثهای عرصهی عمومی بوده است. هابرماس بنیان جامعه را در ارتباط میبیند.
آثار: "نظریهی کنش ارتباطی"، "تکنیک و علم به مثابهی ایدئولوژی"، "گفتمان فلسفی تجدد" و...
ارنست توگندهات (۱۹۳۰- ...) فیلسوفی فعال در جریانهای صلحطلبی است که از هایدگر و ویتگنشتین تأثیر پذیرفته است. اهمیت کار او بیشتر به دلیل نقد مفهوم آگاهی است.
آثار: "مفهوم حقیقت در آثار هوسرل و هایدگر"، "خودآگاهی و استقلال"، "مسألهی اخلاق" و...
هانس لنک (۱۹۳۵- ...) فیلسوفی با عنوان قهرمانی المپیک قایقرانی در سال ۱۹۶۰ است! به دلیل گوناگونی آثارش نمیتوان به آسانی او را در یکی از شاخهها یا مکاتب فلسفی قرار داد. او در کنار مسائل فلسفهی کاربردی مانند فلسفهی ورزش، به فلسفهی اقتصاد و اجتماع نیز میپردازد. یکی از محورهای کاری او بررسی اجزاء تفسیر است. براساس یکی از محورهای نظری این فیلسوف همهی رهیافتهای ما به جهان از راه تفسیر هستند که بنیان شناخت و کنش ما را تشکیل میدهد.
آثار: "نقد عقل خُرد"، "فلسفه و تفسیر"، "در نقد عقل تفسیری"، "تفسیر و واقعیت"، "میان علم و اخلاق" و...
اتفرید هوفه (۱۹۴۳- ...) با آثار مهم خود دربارهی کانت، ارسطو و علم اخلاق شناخته میشود. او معرف نظریهی عدالت جان راولز، فیلسوف آمریکایی به جامعهی آلمان است. کتاب "عدالت سیاسی" هوفه به هشت زبان ترجمه شده است. او از سال ۱۹۹۲ به تدریس فلسفه در دانشگاه توبینگن مشغول است.
آثار: "عدالت سیاسی"، "پزشکی بدون اخلاق؟"، "دموکراسی در عصر جهانیشدن"، "ارسطو" و ...
پتر اسلوتردایک (۱۹۴۷- ...) پس از هابرماس از مهمترین فیلسوفان معاصر آلمان به شمار میرود. او درباره بسیاری از موضوعهای سیاسی و فرهنگی زمانه مقاله و کتاب نوشته است. شیوهی تفکر و نقد فرهنگی اسلوتردایک ریشه در مکتب فرانکفورت دارد. او با بهکارگیری آثار هایدگر میکوشد سنتهای هگل و نیچه در فلسفهی آلمان را روزآمد کند. او در یکی از آثار اخیر خود به نام "دربارهی نبرد سه دین تکخداانگار" به سرچشمههای پیدایش تکخدایی و دینهای ابراهیمی میپردازد.
آثار: "نقد عقل کلبیمسلک"، "گسترهها"، "خشم و زمان"، "زندگیات را تغییر بده!"، "گونههای فلسفی از افلاطون تا فوکو" و...
اکسل هونت (۱۹۴۹- ...) فلسفهی اجتماع را محور پژوهشهای خود قرار داده است. او از شاگردان برجستهی یورگن هابرماس و نمایندهی نسل سوم مکتب فرانکفورت است. کلیدواژهی "آسیبشناسی عقل" در آثار اخیر او تلاشی است برای نوسازی و گسترش نظریهی انتقادی اجتماع در مکتب فرانکفورت. در این راستا او به تفصیل از نظریههای روانشناسی، روانکاوی و نظریههای اجتماعی معاصر کمک میگیرد.
آثار: "دیالکتیک آزادی"، "نقد قدرت"، "آسیبشناسی عقل"، "متنهای کلیدی نظریهی انتقادی" و ...
یولیان نیدا-روملین (۱۹۵۴- ...) را مهمترین نمایندهی فلسفهی دانشگاهی در کشورهای آلمانیزبان میدانند. زمینههای کاری او بیشتر علم اخلاق، نظریههای عقلانیت و دموکراسی و فلسفهی حقوق و دولت هستند. پس از هابرماس و اسلوتردایک، نیدا-روملین را سومین فیلسوف برجستهی آلمان به شمار میآورند. او در رسالهی دکترای خود از جمله به پرسش از "معنای کنش عقلانی" پرداخته است. این فیلسوف از منتقدان بنیادگرایی دینی است.
آثار: "دموکراسی به مثابهی همکاری"، "دربارهی آزادی انسان"، "دموکراسی و حقیقت"، "فلسفه و شکل زندگی" و...
FS / KG