ادامه واکنشها به توقیف "خانه پدری": خشونتی که انکار میشود
۱۳۹۸ آبان ۸, چهارشنبهفیلم "خانه پدری" به کارگردانی کیانوش عیاری روز ۵ آبان باردیگر توقیف شد و پوستر آن از سردر سینمایی که در آن روی اکران بود، به زیر کشیده شد. با گذشت دو روز از انتشار خبر توقیف، بحثها درباره "خانه پدری" همچنان ادامه دارد.
در خبرهای مربوط به توقیف دوباره فیلم آمده بود که نمایش "خانه پدری" به دستور مستقیم دادستان متوقف شده است. روزنامه جام جم مینویسد، دستور توقیف، تقریبا یک ساعت بعد از رسانهای شدن توقیف فیلم، به دبیرخانه سازمان سینمایی تحویل داده شده است.
صدور حکم قضایی برای توقف نمایش این فیلم، مخالفان "خانه پدری" را تا آنجا خشنود کرد که از "اثرگذاربودن مطالبهگری"هاشان برای جلوگیری از "به لجن کشیدن فرهنگ کشور" و "سیاهنمایی در مورد ایران" نوشتند و "اقتدار" جریانی را که توانسته حرفش را به کرسی بنشاند، به رخ موافقان فیلم کشاندند.
توقیف فیلم کیانوش عیاری بهانهای شد برای زورآزماییهای سیاسی؛ برای زور بازو نشاندادنهای یک تفکر و جریان سیاسی به جریان مقابل که میپرسید: "توقیف را ضابط انجام داده یا مقام سیاسی/یک مملکت و چند دولت؟". رئیس سازمان سینمایی ایران در واکنش به توقیف فیلم دست به دامان رئیس قوه قضاییه شد که "به موضوع وارد شود".سخنگوی دولت به میدان آمد که بگذاریم "نهاد تخصصی یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد خودش در مورد اکران فیلم قضاوت و تصمیمگیری کند".
بیشتر بخوانید: توقیف دوباره"خانه پدری": داستان "قبرستان پدری" و قاتلان آشنا
مخالفان اما به توقیف هم بسنده نکردهاند و با استناد به حکم دادستانی مبنی بر "تعقیب قانونی کلیه مرتکبین و مقصرین"، خواستار برخورد با "مسوولین بحرانساز" شدهاند. بحثها در مورد اینکه چه کسی زیر پروانه نمایش این فیلم را امضا کرده، شورای نمایش یا حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی ایران، همچنان ادامه دارد.
اما سوای سرنوشت این فیلم و پیگرد "مرتکبین" ماجرا، موضوع دیگری که همچنان به آن واکنش نشان داده میشود، علت ذکرشده برای توقیف فیلم است. خبرگزاری نیروی قضایی مینویسد، دلیل توقیف، عدم اصلاح صحنههای خشن بوده است. از نظر دادستانی، صحنههای خشن، یعنی کوبیدن سنگ بر سر بازیگر زن و فرو کردن شمشیر در بدن مرده، باید حذف میشدند. سازمان سینمایی میگوید، "صحنههای مشکلدار به گونهای که به کلیت فیلم آسیب وارد نشود، با تمهیدات صوتی و تصویری اصلاح شدهاند". در اطلاعیه دادستانی عمومی تهران اما آمده است که این "اصلاح و بازسازی" صورت نگرفته است.
توقیف فیلم به بهانه "صحنههای خشن" واکنش شدید منتقدان، صاحبنظران و کاربران را در شبکههای اجتماعی برانگیخته است. روزنامه ایران "این حد از حساسیت در مورد خشونت در یک از فیلم را که همه میدانند فیلم است و نه واقعیت در جامعهای که در آن همچنان اعدام در ملأ عام انجام میشود"، باورپذیر نمیداند.
بسیاری دلیل توقیف فیلم را به بهانه جلوگیری از نمایش خشونت، با آنچه که در واقعیت در جریان است، در تناقض میبینند. کم نیستند شهروندانی که از "اعتراض به خشونت" از سوی قوه قضاییه انگشت حیرت به دهان گرفتهاند؛ نهادی که از افتخاراتش اجرای حکم اعدام در ملا عام، قطع دست است. کاربری با انتشار اسکرین شاتی از یک برنامه تلویزیون ایران، به پخش صحنه نحوه اعدام، "آن هم بدون ردهبندی سنی در رسانه ملی" اشاره میکند و میپرسد "آیا این صحنه خشونتآمیز نیست؟"
درست همزمان با پایین کشیدن پوستر فیلم "خشن" خانه پدری، در شبکه دیگری از رسانه ملی، در سریالی به نام "ستایش" که آنجا هم رده سنی برای دیدن آن وجود ندارد، دختری به دست پدر به قتل میرسد. محمدصالح مفتاح، صاحب امتیاز و مدیرمسئول فردانیوز مینویسد: «مردم قطعا حق دارند گمان کنند، دغدغهها سیاسی است نه فرهنگی.»
کیانوش عیاری در فیلمش از نشانههای ملی و مذهبی مانند فرش و شمشیر تعزیه استفاده کرده است. فیلم عیاری حکایت جنایتهای نهان در پستوی "خانه پدری" است، حکایت سنتهای و تعصبات دیرین و آنچه در طول تاریخ بر سر زن ایرانی رفته است.
شمشیر خونآلودهای که عیاری از پیکر زن مرده بیرون میکشد با نقش و نگار زیبا و دلفریب فرش ایرانی نمیخواند. زیرزمینی که در آن جنازهای خاک شده، با حیاط دنج و نقلی و رنگهای شاد خانه پدری همخوانی ندارد، پدر مؤمن و تعزیهخوان جان دخترش را نمیگیرد و اینگونه سنگدل و بیرحم، دختر را در زیر زمین چال نمیکند؛ عیاری تیشه برمیدارد و دیوارهای خانهی زیبایی را که قرنهاست در پستویش جنایتها پنهان شدهاند، ویران میکند.دویچه وله را در اینستاگرام دنبال کنید
روزنامه ایران مینویسد: «اگر منطق مخالفان این فیلم را به خوبی واکاوی کنیم، در پشت آن دفاع از ساختاری مردسالار است.» حکم راندن بر زن و بر جان و تن او، داستان تازهای نیست. قتلهای ناموسی تنها جلوهای از این حس مالکیت بر زن ایرانی است.
خردادماه امسال جوانی ۳۹ ساله جان دختری ۱۶ ساله و زنی ۲۷ ساله را گرفت. قاتل عموی هر دو بود. علت قتل: مسائل ناموسی. در سیستان و بلوچستان هفته پیش، پسر خانواده سه خواهر و نامادری خود را به قتل رساند و اینها تنها نمونهای از جنایتهای خانگی است.
شهیندخت مولاوردی با اشاره به قتلهای ناموسی، در واکنش به فیلم "خانه پدری" میگوید: «اجازه بدهیم هنر و سینما در خدمت دنیای بدون خشونت باشد.»
بازپرس دادسرای عمومی تهران پیشتر در مصاحبهای در مورد قتلهای ناموسی و درباره راهکارهای پیشگیری از قتلهایی که او "قتلهای خانوادگی" نامیدشان، به "رشد آگاهی" اشاره کرده و گفته بود: «هر چه آگاهی و سطح درک مردم بالاتر برود، افراد کمتر اقدام به این عمل خواهند کرد و اختلافات خود را به مجاری قانونی موکول خواهند کرد.» از نظر قاضی مدیرروستا: «رسانههای گروهی، رادیو و تلویزیون باید در این زمینه برنامههایی داشته باشند و آگاهی را باید بالا ببرند.»
این درست همان کاری است که سیمای جمهوری اسلامی ایران به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فرهنگ و رسانه از پس آن برنیامده یا نمیخواهد بربیاید. شاید سینما میتوانست امیدی باشد برای نورتاباندن به "پستوها"، به ظلمی که بر زن رفته و هنوز میرود و پنهان و انکارش میکنند و حتی مرد نیز، که وارث تحجر و تعصب است، قربانی آن است.
یکی از موافقان توقیف فیلم "خانه پدری" در توییتر مینویسد: «گناهان جنسی در اسلام توسط سیستم اسلامی تغافل شده و به توبه سوق داده میشوند. اما هنر سینما هرگز به کمک این سیستم نیامده است. خانه پدری یک خرده فرهنگ غلط در برخی نقاط کشور را نماینده فرهنگ اصیل دینی جا زده و فرهنگ سنتی ایران را خشن و به دور از رحم و متحجر معرفی کرده.»
این "خرده فرهنگ غلط" تا کنون جانهای بسیاری را گرفته. با نگاه مالکانه "تغافلمابانه" سینماستیزی که تنها تفسیر و نگاه خود را بر پرده جادویی میجوید، نمیتوان درد خشونت در جامعه و خشونت علیه زنان را دوا کرد.
به کانال دویچه وله در تلگرام بپیوندید
توقیف فیلم "خانه پدری" بیش از پیش به سنت "پنهان کردن واقعیت" نور افکند. هرچند فیلم کیانوش عیاری فعلا بر پرده سینما نیست اما برای دیدن "خشونت موجود"، حتما نباید منتظر اکران دوباره فیلم بود.
کلیپ کوتاهی که درآن دختری با مردی از نیروی انتظامی گلاویز شده از روز گذشته تا کنون در شبکههای اجتماعی میچرخد. در فیلم، دختری که به نوشته کاربران و دیدهبان حقوق بشر ایران، در پارکی در شهر ری بدون روسری گذر میکرده از مأمور نیروی انتظامی کتک میخورد و به زمین پرتاب میشود.
آیا برای زدودن این تصاویر خشن از چهره شهر نیز "مطالبهگری" وجود دارد؟