توقیف دوباره"خانه پدری": داستان "قبرستان پدری" و قاتلان آشنا
۱۳۹۸ آبان ۶, دوشنبه«خانه پدری را در سالهای ۵۲، ۵۳، ۵۴ در اهواز، دیده بودم: دختری را کشته بودند و به کارون انداخته بودند در جایی که خونابههای کشتارگاه اهواز ریخته میشود و محل تجمع کوسههاست. دختر در زندان بود و روزی که قرار بود از زندان آزاد شود، گریه میکرد و در برابر آزادشدن مقاومت میکرد و میگفت پدر برادران و عموهایم میخواهند مرا بکشند. پدر، برادران، عموها، پسرعموها ... جلوی زندان در انتظار او بودند... رئیس زندان با آنها گفتگو میکند و آنها میگویند که نمیخواهیم او را بکشیم. دختر آزاد شد، او را به گونی کردند و به کارون انداختند. این [قتل] سر و صدای زیادی کرد. آن روزها آن فیلم را در ذهنم ساختم. آن سالها از زندان تا کارون را رفتم و سناریویی را در ذهنم شکل دادم. سناریو به تدریج عوض شد و تبدیل شد به خانه پدری. ولی آبشخورش یک فکر بود و حتی جلوتر از آن فکر بود. یعنی من منتظر موضوعی که در اهواز رخ داده بود نبودم که به خودم بیایم و به آن فکر کنم و درگیرش شوم. قبل از آن فکر، رفتارهای ناموسی را میدیدم که اذیتم میکرد، تعصبات را ...» این بخشی از مصاحبهی کیانوش عیاری است درباره ایده داستان فیلم "خانه پدری".
عیاری فیلم "خانه پدری" را در سال ۸۹ ساخت. پس از سه سال توقیف در جشنواره ۳۲ فجر به نمایش درآمد و تحسین بسیاری منتقدان را برانگیخت. در چهارم دی ماه ۹۳ بالاخره اکران شد اما در همان روز اکران از پرده پایین کشیده شد. فیلم عیاری نزدیک به یک دهه توقیف بود تا چند وقت پیش که خبرآمد فیلم رفع توقیف شده و از ابتدای آبان به اکران عمومی گذاشته میشود.
امروز دوشنبه ۶ آبان اما روابط عمومی سازمان سینمایی ایران اعلام کرد: «با ابلاغ دستور قضایی بازپرس شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه تهران به سازمان سینمایی، اکران فیلم "خانه پدری" متوقف شد.»
چرا مخالفان، فیلم را "جنایت فرهنگی" نامیدهاند؟
فیلم جنجال برانگیز عیاری از همان روز نخست اکران آبان ماهش با واکنشهای زیادی روبرو شد؛ واکنشهایی که زمینه را برای توقیف دوباره این فیلم مهیا کردند. رسانهها و روزنامههای اصولگرا و تندرو چون "کیهان" و "فارس" با اکران فیلم، به کیانوش عیاری و مدیرانی که فیلم را رفع توقیف کردهاند، تاختند و "خانه پدری" را "ضد ایرانی" و ارائه دهنده "تصویری موهن و متوحش از ایرانیان که با غفلت مسئولان سینمایی روی پرده رفته است"، نامیدند.
دویچه وله را در اینستاگرام دنبال کنید
گروهی از مخالفان، "خشونت" به تصویر کشیده شده در داستان را دلیل اصلی مخالفت با "خانه پدری" عنوان کردند و گروهی مشکل را نه سکانسهای خشن، که "اهانت به خانواده و مذهب ایرانی" نامیدند که "جنایت فرهنگی، کمترین صفت" برای توصیف آن است. "یک اثر سخیف ، سطحی، عوامانه و ضد ملی و ضد دینی" با "تأثیرات مخرب روانی روی بیننده"، دیگر توصیفهایی بود که در نقد "خانه پدری" بر زبان مهمانان برنامه "هفت" از سیمای جمهوری اسلامی ایران جاری شد.
خشونتی که مخالفان فیلم از آن سخن میگویند، در اکران اول هم انتقادهای فراوانی را به همراه داشت و باعث شد که فیلم عیاری در اکران ۹۸ با حذف برخی سکانسها به روی پرده برود. ابوالحسن داوودی کارگردان با اشاره به انتقادهایی که به خشونت در فیلم شده، میگوید: «خانه پدری یک دهم خشونتی را که در صدا و سیما به تصویر کشیده میشود، ندارد.»
کاربری در توییتر اما معتقد است ایراد به خشونت در فیلم، "سطح رویین ماجراست" و "بسیاری مخالفان اکران فیلم خانه پدری، در واقع تصویر خود را در فیلم مشاهده میکنند. برای همین تا به این حد از برملاشدن چهرهشان با اکران فیلم در هراسند."
به کانال دویچه وله در تلگرام بپیوندید
اشاره به اشیایی که حکایت از تعزیهخوان بودن پدر داستان میکنند، از جمله مواردی است که گفته میشود مخالفان را در دشمنی با "خانه پدری" که در آن قتل در یک خانواده مذهبی رخ میدهد، مصممتر کرده است.
داستان فیلم چیست؟
فیلم کیانوش عیاری راوی ماجراهای یک خانه قدیمی است از سال ۱۳۰۸ (اواخر دوره قاجار) تا ۱۳۷۹؛ فیلمی که مسائل و مشکلات زنان ایرانی را در ۷۰ سال به تصویر کشیده است. فیلم با پنهانکاری از دفن دختر جوان خانواده، دختر کربلایی حسن آغاز میشود. جسد دختری که به دلیل مسئله ناموسی کشته میشود، در زیرزمین خانه دفن شده است. زیرزمین خانه گرچه جنایتی را برای سالها پنهان میکند اما سرنوشت تمامی اعضای خانواده را تا هفت دهه دستخوش دگرگونی میکند.
اکران فیلم کیانوش عیاری و نورتاباندن به "جنایتی مخفی در خانه پدری"، بازتاب گستردهای در میان منتقدان و کاربران شبکههای اجتماعی داشت.
کارگردانان و منتقدان زیادی زبان به تحسین تصمیم رئیس سازمان سینمایی برای رفع توقیف فیلم گشودند و برخی فیلم را بهترین کار عیاری و "اصل سینمای ایران" نامیدند. پوران درخشنده و اسعدیان نمونهای از کارگردانانی هستند که خانه پدری را "روشنگر و تأثیرگذار" و "فیلمی کمنظیر" دانستهاند.
"پنهانکاری که خانه پدری را به قبرستان پدری تبدیل کرده"
یغما فخشامی، روزنامهنگار در نقدی بر این فیلم، مینویسد: «زیرزمین خانه پدری به نوعی نماد پنهانکاری در جامعه است، محل امن برای دفن کارهای رازآلود. فیلم نشان می دهد که چگونه با گذشت تاریخ و گذار جامعه از سنت به مدرنیته، بازهم آن نگاه خشن و مردسالارانه در خانه پدری باقی ماند و همچنان نشانه سنت در زیر زمین این خانه دفن و حفظ شده است.» فخشامی مشکل اصلی منتقدان فیلم را "پنهانکاری" میداند. "پنهانکاری"ای که به اعتقاد او "خانه پدری را به قبرستان پدری تبدیل کرده است".
مهرزاد دانش، منتقد سینما، در توییتر، "خانه پدری" را "درخشانترین اثرعیاری و سینمای ایران" لقب میدهد و مینویسد: «در خانه پدری، ببینید حکایت نفرین زمین را که در دالان زمان، حقیقت را بر جنایت چیره میکند. این سرشت و سرنوشت محتوم هر جنایتی است؛ حتی در نهانترین پستوها و نجواها. از نفرین زمین بترسیم.»
فخشامی فیلم خانه پدری را "سیر تحولی و به نوعی مبارزه و ایستادگی زنان از ۸۰ سال پیش تا به امروز" میداند و کاربری آن را "تمثیلی از استخوان زنان رنج کشیده" در "زیربنای خاک وطن" نامیده است.
"عیاری معمولا دزدهای کلهگنده را گوشمالی میدهد"
حسام امیری، مطلبی را که دو سال پیش در مورد فیلم خانه پدری نوشته بود بازنشر داده است. امیری با اشاره به اینکه "عیاری هیچگاه فیلمساز عرفپسندی نبوده و نخواهد بود"، به "سکانس تکاندهنده قتل دختر فیلم خانه پدری" (که در اکران جدید حذف شده) اشاره میکند و معتقد است، "شوک ناشی از آن تا انتهای فیلم، کانون گرم یک خانوادهی ایرانی را بر هم میزند."
امیری ایدهی اصلی عیاری را که در فیلمهایش به بیان مختلف تکرار میشود "مالکیت" میداند و مینویسد: «زیربنای تمام آثار او را ایدهی مالکیت و نتیجهی ناگریز آن یعنی دزدی – و گاهی بخشش - تشکیل میدهد. حتی به نظرم مسالهی اصلی در خانهی پدری بیش از آنکه قتل باشد، دزدی است. پدر خانواده، جانِ دخترش را میدزدد و آن را زیر خاکِ خانه پنهان میکند. رفتارِ عیاری، بنا به شرایط، با هر کدام از این دزدها متفاوت است. او در جایی با دزدها - معمولا دلهدزدها - همدردی میکند و در جای دیگر، با توجه به چشمانداز اخلاقی خود، آنها - معمولا دزدهای کلهگنده - را گوشمالی میدهد.»
فیلمی که مضمونش با سرنوشتش یکی شده
کیانوش عیاری چند روز پیش در نخستین روز اکران عمومی "خانه پدری" گفت که "فیلم به خاطر یک سوء تفاهم خیلی پیش پاافتاده و عجیب ده سال توقیف بود". او "سلیقههای شخصی را که مانند چوب ماراتن از این مدیر به آن مدیر منتقل شده بودند"، عامل توقیف این فیلم دانسته بود.
از پرده پایین کشیدن دوباره فیلم اما نشان میدهد که توقیف نزدیک به ده ساله فیلم، چیزی بیشتر از سوءتفاهم است؛ جلوگیری از نمایش رازهای پنهانی در زیرزمین سنت و تعصب.
شاهرخ دولکو منتقد سینما در توییتر با اشاره به اینکه "ما هرگاه چیزی را نپسندیم، به جای رودررو شدن با آن، آن را میکُشیم، دفنش میکنیم، پنهانش میسازیم و انکارش میکنیم"، مینویسد:«حیرتانگیزست که مضمون و سرنوشت فیلمی تا این اندازه به هم شبیه باشد.»
ساسان آقایی روزنامهنگار هم مینویسد: «جز خود فیلم که برگی از یک تاریخِ در پستوست، حالا سرنوشتی که بر نمایش فیلم رفته هم خودش دارد تبدیل به نماد دیگری از خانه پدری میشود؛ واگویهای از سنت جارو زدن کثیفیها زیر فرش!»