ارزیابی از نقش ایران در افغانستان با نظر به سندهای لو رفته
۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه
سایت افشاگر "ویکیلیکس" (wikileaks.org) بیش از ۹۰ هزار سند داخلی آمریکاییان مربوط به حضور آنان در افغانستان را از راهی نامعلوم به دست آورده و علنی کرده است. تحلیل این سندها و بررسی پیامدهای انتشار آنها از موضوعهای اصلی رسانهها در روزهای اخیر بوده است.
سندها از زوایای مختلفی جالب هستند. یک زاویهی مهم، بررسی نقش کشورهای دیگر در افغانستان است، آن گونه که در این سندها بازتاب یافته است. توجه خاصی به پاکستان و ایران میشود. نشریات مختلفی موضوع دخالت ایران در افغانستان را بررسی کردهاند. سایت هفتهنامهی آلمانی اشپیگل نیز مقالهای را به این موضوع اختصاص داده است.
ارزیابی کلی اشپیگل
"اشپیگل" به نقل از یک گزارش وزارت دفاع آمریکا به کنگره مینویسد که منشأ حجم کلانی از سلاحهایی که در هندوکش استفاده میشوند، ایران است. ژنرال مایکل مولن، رئیس ستاد ارتش آمریکا از «نفوذ منفی فزاینده»ی حکومت ایران در افغانستان سخن میگوید و مقادیر زیادی اسلحه که از ایران به قندهار صادر شده است. "اشپیگل" همچنین به نقل از ویلیام وود، سفیر ایالات متحدهی آمریکا در افغانستان مینویسد که «سیاست ایران آن است که هر کسی را در افغانستان به شکست بکشاند».
«اشپیگل» مینویسد، کسان دیگری از میان مقامات ارشد آمریکایی هستند که دربارهی نقش ایران در افغانستان بااحتیاطتر حرف میزنند. مثلا استانلیمککریستال، فرماندهی پیشین نیروهای آیساف در افغانستان، اندکی پیش از کنارهگیریش گفته که شواهدی در این باره وجود دارد که دولت ایران امکانهای آموزشی و تسلیحاتی در اختیار طالبان میگذارد، اما «میزان اینها چندان بااهمیت نیست».
"اشپیگل" در کنار روزنامههای "نیویورک تایمز" و "گاردین" از نشریاتی است که به صورت ویژهای به تحلیل سندهای لورفتهی آمریکاییان پرداخته است. ارزیابی کلی این هفتهنامهی آلمانی دربارهی نقش ایران این است که این سندها شواهدی را از دخالت تهران نشان میدهند، اما موضوع داغ و ویژهای را برملا نمیکنند.
خبرها در چارچوب افغانستان، در مجموع عادی هستند: عوامل ایران مقادیری مین ضد نفر و دستگاههای کنترل از راه دور در اختیار طالبان گذاشتهاند و چیزهای دیگری از این دست. از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹، یعنی در فاصلهی زمانیای که سندهای لورفته آن را پوشش میدهند، مدام بر تعداد این گونه خبرها افزوده شده است.
نقش دوگانهی تهران
"اشپیگل" مینویسد با وجود خبرهای فراوانی که توجه را به ایران جلب میکنند، کارشناسان مطمئن نیستند که حکومت ایران به صورتی مستقیم در افغانستان مداخله کند. سندهای لورفته نشان نمیدهند که حکومت ایران به صورتی متمرکز و نقشهمند در کشور همسایه خرابکاری کند. آنچه در مورد ایرانیان گزارش شده، شاید کار قاچاقچیان باشد، کار محافلی خاص، یا شاید پاکستانیها که میخواهند ایران را بدنام میکنند. یک کارشناس نظامی به نام سرهنگ کریستوفر لانگتون، که با "مؤسسهی تحقیقات استراتژیک" در لندن همکاری میکند، مطمئن است که کارگاههای اسلحهسازی در مرز پاکستان و افغانستان، سلاحهایی تولید میکنند که کپی سلاحهای ایرانی هستند.
"اشپیگل" مقالهی خود را با این ارزیابی پایان میدهد که ایران در افغانستان بازیای دوگانه دارد. اصطلاح "بازی دوگانه" در توصیف سیاست ایران در افغانستان را رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا استفاده کرده است. "اشپیگل" در توضیح آن به این نکته اشاره میکند که حکومت ایران با طالبان مخالف بود و از سرنگونی آنها خشنود شد. ایران کمک فراوانی به افغانستان برای بازسازی کشور میکند، با وجود این در آن ناآرامیهم میآفریند، مثلا در آغاز سال ۲۰۰۹، به یکباره ۱۰۰ هزار پناهندهی افغانی را از ایران تاراند و به یکباره مشکل بزرگی برای دولت افغانستان از نظر تأمین خوراک و سرپناه برای افغانهای رانده شده ایجاد کرد.
RN/AJ