«بعید نیست ایران در مسکو از مواضع خود کوتاه بیاید»
۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبهسایت خبرآنلاین وابسته به علی لاریجانی رئیس مجلس گزارشی درباره مذاکرات اتمی ایران منتشر کرده که عنوان آن چنین است: « از گرمی بغداد تا سردی مسکو»
محتوای این گزارش بر این اساس است که بر خلاف خوشبینیهای بعد از مذاکرات بغداد، احتمالا از نشست مسکو نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد.
مبادله دو نامه از سوی باقری معاون سعید جلیلی به کاترین اشتون و پاسخ اشتون به این نوشتهها، نشان از آن دارد که گویا دوطرف حاضر نیستند از مواضع قبلی خود کوتاه بیایند.
دکتر سعید محمودی استاد حقوق بینالملل در استکهلم معتقد است ایران تاکنون در مذاکرات هستهای، بیش از غرب از خود نرمش نشان داده است. او میگوید این باراک اوباما بود که حرف خود را درباره حق غنی سازی توسط ایران پس گرفت و حاضر نشد به آن عمل کند.
به نظر سعید محمودی حتی بازدید از تاسیسات پارچین هم جزو وظایف حقوقی ایران نیست ولی ایران حاضر شده تحت شرایطی با آن موافقت کند.
سعید محمودی اضافه میکند که به دلیل تاثیرگذاری جدی تحریمها بر اقتصاد ایران، بعید نیست که ایران در مذاکرات مسکو دست پایین را بگیرد و این مذاکرات به یک نتیجه نسبی برسد.
دویچهوله: آقای محمودی! بعد از مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ در بغداد افقها خیلی روشن بود و خیلی ابراز امیدواری میشد که در مسکو نتایج بیشتری گرفته شود. ولی الان تردیدها نسبت به مذاکرات مسکو افزایش پیدا کرده است. فکر میکنید علتش چیست؟
دکتر سعید محمودی: به نظر من میرسید که ایران با آمادگی کامل به مذاکرات بغداد آمد و همچنین نشانههایی در دست بود که ایران حاضر است به آن مسائلی که اصولاً مورد علاقهی غرب بوده پاسخ لازم را بدهد، ولی ایران، تحت شرایطی و لااقل در آن موقع فکر میکرد که این شرایط مورد قبول غرب و طرفهای مقابل باشد و علت هم نشانههایی بود که از غرب دیده میشد که که این امیدواری را ایجاد کرده بود که طرفین بر روی مواضع قبلیشان اصرار شدید نداشتند و حاضر به مذاکره و مصالحه بودند. این جلسه با این روحیه انجام شد.
ولی قدمهای عملی که بعداً برداشته شد برای این که مذاکرات مسکو، ماهیت مسائل موجود را به مرحله عمل برساند، نشانههای دیگری دارند. به نظر میرسد که غرب به مواضع قبلیاش برگشته است. ازجمله اظهارنظر آقای اوباما مبنی براین که اصل غنیسازی در ایران را میپذیرد و فقط اصرارش را به پایان دادن غنیسازی در سطح ۲۰ درصد منحصر میکند، به فراموشی سپرده شد. در حالیکه شناسایی حق ایران برای غنیسازی از نظر جمهوری اسلامی مهم بود.
ممکن است که آقای اوباما در ظاهراً مجبور شده باشد که حرف خود را پس بگیرد ولی در هر حال موضع آمریکا برگشته به آن موضعی که قبل از کنفرانس بغداد داشت و همین خودش روی مقدماتی که در طول این دو سه هفتهی گذشته برای کنفرانس مسکو بوده تأثیر گذاشته و جوی را ایجاد کرده که میشود گفت لااقل تا الان یک جو منفیست، گرچه نتیجهی این مذاکرات فعلا معلوم نیست.
ولی مذاکراتی که ایران روز جمعه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشت، بیشتر این تردیدها را دامن زد. در آنجا ایران هر گونه بازدید از تأسیسات پارچین را رد کرد و این چیزیست که از اول هم غرب و آژانس گفته بود که خواهان این مسئله هست. اینجا به نظر میرسد که ایران هم روی حرفهای قبلیاش نمانده است!
من فکر نمیکنم این تجزیه و تحلیل درست باشد. اولاً در مورد موضوع پارچین و رابطهی بین ایران و آژانس به نظر من دو سه مسئله باید در نظر گرفته شود. اصل این که در پارچین فعالیتهای مشکوک در حال انجام است، چیز تازهای نیست و قبلاً هم بوده و کسانی که این پرونده را از سالهای پیش دنبال کردهاند میدانند که در سال ۲۰۰۵ از سوی آژانس از این تأسیسات بازدید صورت گرفت و به این نتیجه رسیدند که هیچ نوع فعالیت مشکوکی در آنجا نیست.
این که مجدداً یک مؤسسهای، نه مؤسسهای دولتی بلکه مؤسسهای خصوصی در آمریکا ناگهان تصاویر ماهوارهای پیدا میکند یا به دست میآورد و یا میگیرد که نشان میدهد تغییر و تحولاتی در پارچین دارد صورت میگیرد و این به صورت خبر اول دنیا و خطر جدی و بیاعتباری حرف ایران درمیآید، همه اینها این موضوع را به یاد آدم میآورد که در دو سه بار قبل که ایران به طور جدی خواستههای آژانس را مورد نظر قرار داد، با آژانس کنار آمد، قول و قرار گذاشت و حتی در یک مورد در سال ۲۰۰۷ در زمان آقای البرداعی ایران با آژانس توافق کرد که تمام سئوالات باقیمانده را ظرف چهارماه جواب دهد و وقتی به همهی این تعهداتش عمل کرد و فقط دو هفته مانده بود به این که آژانس مطابق خواستهی ایران اعلام کند که پاسخ همهی سئوالاتش را به دست آورده، ناگهان مسئلهی آن کامپیوتر دستی کشف شده در آمریکا و فرانسه مطرح شد و ناگهان سرویسهای امنیتی غرب اطلاع دادند که در این کامپیوتر اطلاعاتی هست که قبلاً ایران اعلام نکرده و در نتیجه ایران احساس سرخوردگی کرد که هرچه ما به آژانس و غرب جواب دهیم به هرحال باز یک چیز تازهای ممکن است در پایان جوابهای ما مطرح شود و پروندهبازهم ادامه پیدا کند.
ولی این اتفاقاتیست که افتاده. یعنی هم قضیه آن کامپیوتر هم تصاویر پارچین اسنادی است که وجود دارند. قبلاً هم در گزارش خود آژانس آمده بود که یک محفظهی بزرگ فلزی درپارچین هست که برای تست اتمی بهکار میرود. یعنی اینها چیزهاییست که پیش آمده، این که این اسناد بعد از توافقات رو میشود، بحث دیگریست، ولی بالاخره اتفاقاتیست که میافتد. شما چه نتیجهای میخواهید از این اشاره بگیرید؟
نتیجهای که من میخواهم بگیرم این است که در مورد اطلاعاتی که راجع به برنامهی اتمی ایران داده میشود، ضروریست همیشه جانب احتیاط را رعایت کنیم. اطلاعات چون از یک مؤسسهی آمریکایی یا فرانسوی میآید، به خودی خودش ضرورت ندارد که صددرصد صحیح باشد و ایران هم عادت به این مسئله کرده که این اطلاعات داده میشود و با وجود این که ایران انکار میکند، بالاخره مجبور میشود به خاطر فشارهایی که روی کشور هست، به این اطلاعات جواب دهد.
در مورد مذاکرات اخیر هم ایران این مسئله را پذیرفت که حالا این تصویرها را یک مؤسسهای در آمریکا به دست آورده و ادعا میکنید که در پارچین فعالیتهایی بوده، حاضریم تحت شرایطی شما بیآیید پارچین را ببینید. پارچین یک تأسیسات نظامیست. ایران هیچ وظیفهی حقوقی ندارد که تأسیسات نظامیاش را به جایی نشان دهد. هیچ کشوری تأسیسات نظامیاش را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان نمیدهد. ولی ایران به خاطر فشارهای زیادی که به دلیل تحریمها روی آن است، به این نتیجه رسیده که مقابله فایده ندارد و تحریمها بههرحال دارد کشور را از پای درمیآورد. به همین دلیل حاضر شده تحت شرایطی این مجتمع را نشان دهد.
منتها اتفاقی که در دو سه هفتهی گذشته افتاده و باعث این جو منفی فعلی شده این است که بازدید از پارچین یک شرایطی دارد. فقط این نیست که آژانس بیآید پارچین را ببیند و بعدهم بگوید آنجا چیزی گیر آوردهایم یا نیآوردهایم. بلکه در مقابل این همکاری داوطلبانه که هیچ الزام حقوقی هم ایران به آن ندارد، ایران نظرش این است که طرف مقابل باید یکسری قول و قرارها را انجام دهد و یکسری توافقهایی کند. ظاهراً در این مورد است که الان مشکل ایجاد شده است. یعنی باز اصرار آژانس و غرب این است که ما باید بدون پیش شرط پارچین را ببینیم، بدون پیش شرط شما باید توافق کنید که غنیسازی ۲۰ درصد را تعلیق کنید و بعد بنشینیم راجع باقی مسائل صحبت کنیم و بعدهم در نهایت بههرحال باز حرف آمریکا همان حرف قبلیست که نهایتاً برنامه این است که ایران اجازهی غنیسازی را اصولاً نباید داشته باشد. یک امری که مخالف تعهدات بینالمللی غرب است، مخالف وظایف آژانس است و حق ایران است. حالا ممکن است در مورد صحیح بودن یا ناصحیح بودن این سیاست ایران، اقتصادی بودن آن، از نظر نظامی، از نظر اجتماعی بگوییم اینها هیچ کدامش به نفع ایران نیست. ولی اینها یک مسئله است و یک مسئله هم این است که آیا ایران بهعنوان عضو کنوانسیون منع گسترش سلاح اتمی حق این کار را دارد یا نه و ظاهراً این حق را هنوز غرب و بهخصوص آمریکا آمادهی پذیرشش نیستند.
تحلیل دیگری که از سوی آقای البرداعی مدیرکل پیشین آژانس بینالمللی اتمی ارائه شده، این است که گفته اصلاً تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شانس چندانی برای نتیجهبخش بودن مذاکرات گروه ۵+۱ و ایران نمیبیند. در این مورد نظرتان چیست؟
کاملاً نظر صحیحیست و علتش هم این است که آقای اوباما همان طور که گفتم مجبور شده حرفش را عوض کند. برای این که آقای اوباما ظاهراً مستقلاً روی این پروندهی خاص نمیتواند تصمیم بگیرد. کنگرهی آمریکا حرف آخر را میزند و کنگرهی آمریکا هم بههرحال بدون در نظر گرفتن خواستههای اسرائیل نمیتواند در این مورد اظهارنظر کند و اسرائیل به طور مشخص روی این پرونده حساسیت دارد.
به همین دلیل هم آقای اوباما اگر انتخاب مجدد شود، در یک موضع قدرت قرار میگیرد برای این که مجبورند باز چهارسال دیگر تحملش کنند. در مقابل کنگره و اسراییل ممکن است تصمیم دیگری بگیرد. ولی در حال حاضر طبعاً حاضر نیست که سرنوشت انتخاب مجدد خودش را در گرو پروندهی اتمی ایران بگذارد و به همین دلیل هم عقبنشینی کرده است.
روز چهارشنبه این هفته (۲۴ خرداد، ۱۳ ژوئن) قرار است که آقای سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به تهران سفر کند. فکر میکنید آیا توصیههایی به ایران خواهد داشت، آیا هدفش احتمالاً ممکن است اقناع ایران بر سر موضوع خاصی باشد؟
حتماً، من فکر میکنم این طور باشد. تا جایی که مربوط به پروندهی اتمی ایران است، برای روسیه هم خیلی مهم است که یک راهحل عملی فوری پیدا شود. فشار تنها روی ایران نیست. ایران بازیگریست که در منطقه و بهخصوص الان در سوریه هم میتواند نقشی داشته باشد، در افغانستاناز سال آینده میتواند نقش داشته باشد، در عراق نقش دارد و به همین دلیل برای روسیه مهم است که پروندهی اتمی ایران بحرانیتر از این چیزی نشود که الان هست.
الان یک روزنهی امیدی پیدا شده که روسیه امیدوار است ایران به دلیل تحریمهای جدی و شدیدی که روی آن است و اثراتش را نیز به طور چشمگیر چشیده، حاضر شود به کارهایی که از نظر حقوقی ضرورت و الزامیندارد تن دهد. و این از نظر سیاسی مهم است برای این که مشکل تا حدودی حل شود. هم برای خود ایران و به طور غیرمستقیم برای روسیه.
و فکر میکنید روسیه چه قدر در این راه موفق خواهد بود؟ میتواند ایران را راضی کند تا مذاکرات مسکو قدری پیشتر رود؟
بعید نیست. به نظر من ایران در این پرونده تا بهحال خیلی مستقل عمل کرده است. یعنی نخواسته تحت فشار قرار گیرد و این چیزی نیست که باب طبع یا معمول کشورهای غربی گروه ۵+۱ باشد. اینها معمولاً با کشورهایی مثل ایران و در سطح ایران به صورت مساوی مذاکره نمیکنند. هر چیزی را که میگویند انتظار دارند طرف مقابل کم و بیش بپذیرد. ایران این کار را نکرده بلکه روی حقوق خودش اصرار کرده است. در واقع گردنکشی کرده و به همین خاطر هم این پرونده تا حالا ادامه پیدا کرده است.
ولی الان جای تردید ندارد که تحریمهای آمریکا بهخصوص، نه تحریمهای سازمان ملل متحد، بسیار اثربخش بوده و تحریمهای نفتی اروپا هم که قولش داده شده، احتمالاً روی اقتصاد ایران تأثیر بسیار جدی خواهد گذاشت و همین امر ممکن است سیاستمداران ایرانی را به این فکر بیندازد که راه حلی پیدا کنند به نحوی که زیاد بازنده محسوب نشوند ولی پیشبینیاش خیلی مشکل است.
فکر میکنید که اگر این راهحل قرار باشد پیدا شود، تا قبل از اول جولای یعنی تاریخ رسمی آغاز تحریمهای نفتی علیه ایران، واقعاً ممکن است این اتفاق بیافتد و به نتیجه برسد؟
علت این که تاریخ کنفرانس مسکو را برای حدود ۲۰ ژوئن گذاشتهاند، همین بود که فرصتی باشد که اگر توافقی شود، بتوانند در عرض همان ۱۰ روز باقیمانده جلوی این تحریمها و یا لااقل مهمترینشان را بگیرند. بنابراین بعید نیست که روسیه همهی سعی خودش را بکند که نشست مسکو موفقیت نسبی داشته باشد و حداقل جلو تحریم نفتی اروپا را بگیرند. ولی همان طور که گفتم ایران قبلاً هم سرسختیهایی در موارد مختلف نشان داده که همهی ناظران و خود من انتظار آن را نداشتیم. بههرحال باید صبر کرد و دید.