تاسیس بانک نفت، هدفها و موانع
۱۳۸۹ آبان ۱, شنبهمحمود احمدی، دبیرکل بانک مرکزی ایران، در گفتگو با خبرگزاری "مهر" اعلام کرده که مراحل و کارهای مربوط به تاسیس بانک نفت در حال پیگیری است و مجوز این بانک به زودی صادر میشود.
پیشنهاد تاسیس بانک نفت که سابقهای چند ساله دارد، از سوی وزارت نفت ارائه شده است. دو سال قبل، غلامحسین نوذری، وزیر نفت وقت ایران، در همایشی بهنام "چالشها و فرصتهای شرکتهای ایرانی در قراردادهای نفت و گاز" یکی از دلایل تاخیر در اجرای طرحهای نفتی را مشکلات مالی دانسته و گفته بود که دولت برای حل این مشکل، تاسیس بانک صنعت نفت و صندوق سرمایهگذاری پارس جنوبی را در برنامه خود دارد.
مسعود میر کاظمی، وزیر نفت ایران نیز شش ماه قبل اعلام کرده بود که منابع مالی مورد نیاز برای تحقق اهداف برنامه پنجم توسعه در صنعت نفت باید دستکم سه برابر منابع کنونی باشند.
این در حالی است که کارشناسان، مشکل اجرا و توسعهی پروژههای نفتی و گازی ایران را محدود به نیازهای مالی نمیدانند. آنها به تکنولوژی ساخت تاسیسات نفتی اشاره میکنند که به دلیل تحریمهای بینالمللی در اختیار ایران قرار نمیگیرد.
دکتر احمد علوی، کارشناس اقتصادی، در گفتگو با دویچهوله، ضمن تاکید بر نکات یادشده، از ابهامهای موجود در تاسیس بانک نفت و اهداف آن میگوید.
دویچهوله: وزیر نفت ایران گفته که هدف از تشکیل بانک نفت، حضور بیشتر بخش خصوصی در صنعت نفت و گاز ایران و تامین منابع مالی برای اجرای طرحهای توسعه این صنعت است. آیا شرایط اقتصادی موجود در ایران، این هدف را برآورده میکند؟
احمد علوی:
اگرقرار به حضور بخش خصوصی باشد، دخالت دولت و پیشقدم شدن آن به چه معناست؟ این دخالت، مخل تشویق و رقابت در بازار است.افزون بر این، بانکهای ایرانی به دلیل مطالبات معوقه زیاد، عملا در حال ورشکستگی هستند. تاسیس یک بانک جدید در این شرایط موجب بهتر شدن نظام بانکی نمیشود، بلکه همین حداقل امکانات را هم رقابتی میکند و این ممکن است به ورشکستگی سایر بانکها منجر شود.
آیا سرمایه و تامین مالی، نیاز اصلی صنایع نفت و گاز ایران است؟
بخش نفت و گاز ایران همواره دارای سودآوری زیاد بوده و نیازی به تامین منابع از طریق نظام بانکی ندارد. بیشترین ارزی که به سیستم اقتصادی ایران می رود از فروش نفت و گاز است و این سود موجب میشود که شرکتهای نفتی خودشان بتوانند سرمایهگذاری کنند.
اما الان به دلیل تحریمها بخش نفت و گاز بسیار آسیبپذیر شدهاند. ضعفهای این بخش محدود به تامین مالی نیست. سازمانها و شرکتهای بزرگی وجود ندارند که بتوانند مشارکت کنند. در نتیجه اگر سرمایه هم فراهم شود، در غیاب کنسرسیومهای نفتی و گازی که ایران را ترک کردهاند، کاری برای این صنایع نمیتوان کرد.
اما بهرغم توضیحات شما، دبیرکل بانک مرکزی گفته که هدف از تاسیس این بانک، تامین مالی صنعت نفت است. ایشان در مورد فناوری توسعه و عمران پروژههای نفتی چیزی نگفتهاند.
نظام بانکی کارش این است که پسانداز ملی را بسیج کند و آن را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. طبق آمار رسمی، پسانداز ملی و خانواده دچار بحران بوده است. ذخایر بخش خصوصی اساسا در اقتصاد ایران وجود ندارد. حتی اگر این بانک بخواهد تجهیز شود، این پسانداز وجود ندارد.
حتی اگر بانک تاسیس شود و بخواهند پساندازهای سرگردان را بسیج کند، به دلیل بحران اقتصادی ایران و اینکه این پساندازها به شکل ریالی است، نمیتوانند هزینههای اساسی و عظیم دلاری را تأدیه کنند. بخاطر اینکه ظرفیت اقتصاد ایران بیش از ۳۰۰ میلیارد نیست و اغلب صرف هزینهها و سرمایهگذاریهای دیگر میشود. از این میزان باید چیزی بماند که برای تاسیس این بانک صرف شود.
دبیرکل بانک مرکزی این را نیز گفته که قرار نیست این بانک در شهرهای مختلف شعبه داشته باشد و به مردم تسهیلات بدهد. ایشان گفته که هر شعبه برای مسائل صنعتی، ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه خواهد داشت.
همین گفته نظر مرا تایید میکند. طبق نظریهها و تجربههای اقتصادی، افزایش بانک تا حدی میتواند به رقابتی شدن بازار بانکها و استفاده بهینه از پساندازهای سرگردان و راکد کمک کند، اما اگر رقابت خیلی زیاد شود، موجب ورشکستگی میشود.
شما بانکی دارید تاسیس میکنید که کاری بیشتر از سایر بانکها انجام نمیدهد. این موازیکاری نیست؟ در این شرایط بحرانی اقتصاد ایران، این سوال پیش میآید که آیا این بانک میتواند پساندازهای عظیم را بسیج و صنعت نفت را ساماندهی کند؟
آیا این بانک میتواند مسائل و مشکلات مربوط به انتقال پول به ایران را دور بزند چون ابتدا به ساکن، نامش در فهرست شرکتهای ممنوع موجود نیامده است؟
به لحاظ رسمی اعلام نشده که این بانک قرار است در عرصه بینالمللی فعالیت داشته باشد. اما اگر مقامات ایرانی چنین نیتی هم داشته باشند، باید بدانند که نظارت بینالمللی روی نظام بانکی ایران منحصر به آن چیزی نیست که الان روی کاغذ است. جامعه بینالمللی دقت دارد و حتما به طور مستقیم یا غیر مستقیم پیگیری میکند که فعالیت آتی این بانک در چه چارچوبی است.
بهنظر شما، تاسیس بانک نفت در ایران چقدر سیاسی و چقدر اقتصادی است؟
این را بهدشواری میتوان ارزیابی کرد. فعالیتهای اقتصادی دولت از تصمیمگیریها وبازیهای سیاسی بینالمللیاش جدا نیست. بعید نیست تاسیس این بانک اعلانی به دنیا باشد که ما خودمان میتوانیم برای نفت سرمایه ایجاد کنیم. شاید میخواهند فضایی برای شرکتهای کوچک نفتی خارجی ایجاد کنند تا تشویق شده و در ایران سرمایهگذاری کنند.
اما بهنظر من، مانور دولت نمیتواند با توجه به نظارت گسترده جهانی، انگیزه و مشوقی برای این شرکتها باشد. با توجه به اقدامات تنبیهی آمریکا، این شرکتها با سرمایهگذاری در ایران، عملا مزیتها و قراردادهای بزرگتری را در سایر نقاط دنیا از دست میدهند. در نتیجه، بعید است این شرکتها با تحلیل سود و زیان خود، چنین تصمیمی بگیرند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: کیواندخت قهاری