تجاوز به دانشآموزان، در خلاء آموزش و پنهان از افکار عمومی
۱۳۹۳ خرداد ۲۱, چهارشنبهروز ۱۹ اردیبهشت ماه، یعنی بیش از یک ماه پیش، مردی ۳۳ ساله، ناظم یک مدرسه ابتدایی پسرانه در شهرک دانشگاه تهران به اتهام آزار و اذیت جنسی یکی از دانشآموزان بازداشت شد.
پدر و مادر دانشآموز یاد شده در شکایتشان به دادگاه گفتهاند که متوجه تغییر رفتار پسرشان شدهاند: «پسرمان دانشآموز مقطع ابتدایی است. چند روز بود که رفتار پسرمان تغییر کرده بود. به این تغییر رفتار او مشکوک شده و پس از صحبت با پسر خود متوجه شدیم که او از سوی ناظم مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.» درباره آزار جنسی کودکان در ایران بیشتر بخوانید
پس از مدتی روشن شد که موضوع به تنها یک دانشآموز ختم نمیشود. به دنبال بازداشت ناظم، پدر و مادرهای دیگری نیز به دادگاه شکایت کردند و برخی نیز به سراغ انجمن حمایت از حقوق کودکان و وزارت آموزش و پرورش رفتند. تا این زمان سخن از آزار جنسی شش دانشآموز است. پرونده متهم اکنون در شبعه ۷۹ دادگاه کیفری است. بیشتر بخوانید: ابعاد سوءاستفاده جنسی از کودکان در ایران
«مونیکا نادی»، عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودک به "شهروند" گفته است: «تا به حال تجاوز این مرد که پنجسال ناظم این مدرسه بوده، به شش کودک از طریق سازمان پزشکی قانونی تأیید شده و تعداد دیگری از دانشآموزان این مدرسه هم میگویند ناظم مدرسهشان آنها را آزار و اذیت کرده و حالا برای تأیید ادعایشان درحال رفت و آمد به پزشکی قانونیهستند.»
"شهروند" به نقل از آنها نوشته است: «ما با بعضی از این بچهها صحبت کردهایم. آنها میگویند بعضی همکلاسیهایشان را در قسمتی از مدرسه دیدهاند که ناظم مدرسه درحال تجاوز به آنهاست ولی چون این بچهها نمیدانستند که او چه کار میکند، اینطور تعبیر کردهاند که ناظم همکلاسیشان را تنبیه میکند.»
همچنین حمیدرضا کفاش، معاون فرهنگی وزیر آموزش و پرورش به روزنامه "شهروند" از مورد مشابهی در رابطه با معاون یکی دیگر از مدارس تهران خبر داده ولی اطلاعات بیشتری در این زمینه منتشر نشده است.
در تاریخ ۱۲ خرداد نیز روزنامه "همشهری" در گزارشی به نقل از پدر یکی از دانشآموزان نوشت: «از چند وقت قبل بچهها به رفتار ناظم مدرسه شک كرده بودند و میگفتند او رفتار عجيبی دارد. مدتی بعد درحالیكه رفتار فرزندم و يكی ديگر از دانشآموزان تغيير كرده بود، پی به راز سياه ناظم مدرسه برديم و شكايت كرديم».
متهم منکر اتهاماتی است که به او زده شده است. اما آنچه جلب توجه میکند این است که چطور در پنجسالی که این فرد ناظم مدرسه بوده، کسی متوجه رفتار غیرعادی او نشده است؟
ثریا عزیزپناه، عضو دیگر انجمن حمایت از کودکان میگوید: «وقتی این ناظم به مدت چندسال دانشآموزان را آزار میداده، مدیر این مدرسه آنجا چه میکرده و چطور متوجه نشده است؟ طبق شنیدههای ما، مدیر این مدرسه بعد از به جریان افتادن این پرونده، استعفا داده اما موضوع اینجاست که آیا استعفا، مسئولیت مدنی را از او ساقط میکند؟»
«جای آموزش مسایل جنسی در مدرسه نیست»
از مسئولان وزارت آموزش و پرورش در رسانهها چیز زیادی به چشم نمیخورد. مقامهای قضایی نیز تاکنون در این زمینه اظهار نظر علنی نکردهاند. حمیدرضا کفاش اولین کسی است که امروز سهشنبه ۲۰ خرداد (۱۰ ژوئن) با «شهروند» در این زمینه گفتگو کرده است.
او در این گفتگو تاکید کرده است که رسانهای شدن موضوع موجب آسیب بیشتر به کودکان میشود. اما علت نگرانی مسئولان از رسانهای شدن پرونده زمانی روشن میشود که حمیدرضا کفاش به توصیه حراست کل آموزش و پرورش به یکی از شاکیان در مورد عدم پیگیری پرونده اشاره میکند:
«منظور کسی که در حراست بوده و این حرف را زده، این بوده که این موضوع را رسانهای نکند، نه چیز دیگری. معلوم است، ما ایرانیایم و دوست نداریم وقتی یکی دو اتفاق اینچنینی در تهران میافتد، در رسانههای خارجی پخش شود. در حالی که در کشورهای غربی روزی ۵ مورد از این اتفاقات میافتد و آنها اجازه نمیدهند کسی خبردار شود. به هر حال کشور ما کشوری اسلامی است و به همین دلیل هم هست که چنین اتفاقاتی در ایران کم است. وقتی بعضی اشکالات ما را شبکههای خارجی پخش میکنند، غیرت ملی ما کجا رفته است؟ وقتی برای خانوادهای مشکلی پیش میآید، دوست ندارند در رسانهها مطرح شود ولی دوست دارند یک فرد محرم با او صحبت کند و تا زمان به نتیجه رسیدن پرونده، او را یاری کند. رسانهای کردن پدیدههای منفی نه در کشور ما که در همه کشورهای دنیا پسندیده نیست ولی آسیبشناسی چرا.»
کفاش همچنین گفته است که علیرغم اهمیت آموزش و آگاهی دادن به دانشآموزان، اما این کار باید برعهده خانوادهها باشد. به باور معاون پرورشی و فرهنگی «در ایران نمیتوان مسائل مربوط به امور جنسی را در کتابها آورد یا مستقیم به دانشآموزان آموزش داد، بلکه باید فکری به حال آموزش خانوادههای دانشآموزان کرد». بیشتر بخوانید
معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش به "شهروند" گفته است: «ببینید! کشور ما جمهوری اسلامی ایران است؛ نه غربی است و نه اروپایی. هزار جا مدعی آموزشهاییاند که ما در مدارس میدهیم. مثلا سازمان پژوهش چند وقت پیش درباره پیشگیری از ایدز به میدان آمد و شروع به دادن آموزشهایی کرد ولی بلافاصله صدای خیلیها از نقاط مختلف بلند شد و گفتند یعنی چه و چه دلیلی وجود دارد که چنین آموزشهایی وجود داشته باشد. بنابراین اینطور نیست که مثلا ما آموزشهای مربوط به حق بدن دانشآموزان را در جزوههایی چاپ کنیم و به تیراژ میلیونی هم برسانیم و بتوانیم راحت کارمان را پیش ببریم. از نظر من این بیشتر از آنکه به آموزش و پرورش مربوط باشد به فضای اجتماعی ما مربوط است».
اهمیت آگاهی
آزار و اذیت کودکان و سوءاستفاده جنسی از آنان نه موضوع تازهای است، نه مختص ایران. آنچه تفاوت دارد، روش برخورد با این ناهنجاری در جامعه است. در کشورهای پیشرفته تلاش میشود با طرح علنی این مسایل در سطح جامعه، حساسیت در این زمینه را بالا برند و همزمان با بالا بردن آگاهی کودک تا حدی قدرت دفاعی را در کودک در مواجه با خطر افزایش دهند.
در نشست خبری که شنبه ۱۷ خرداد در همین زمینه در تهران برگزار شد شیوا دولت آبادی، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از کودکان با انتقاد از روشی که آموزش و پرورش در این موارد دارد گفت: «در چنین مواقعی وزارت آموزش و پرورش تمام تلاش خود را میکند که این مسائل لاپوشانی شود و خیلی در جامعه درز پیدا نکند در حالی که اگر این وقت را برای آموزش و پیشگیری والدین و دانش آموزان خرج کند شاید نتیجه بهتری حاصل شود».
در این جلسه همچنین لیلا ارشد، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان کمبودهای دیگری اشاره کرد: «در حالی که باید در مدارس ها مشاورینی وجود داشته باشند که دانش آموزان هنگام مشکل به آن ها رجوع کنند اما در مقاطع دبستان هیچ مشاوری برای کودکان وجود ندارد».
لیلا ارشد میگوید: «متاسفانه آموزش و پرورش دیوارهای بلند و آهنینی دارد. درحالیکه ما و کسانی مانند ما که فعالیت مدنی میکنند، حاضریم به صورت رایگان به دانشآموزان، آموزشهای لازم را بدهیم تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی در داخل دیوارهای مدارس نباشیم.»
چیزهایی که نمیشود دربارهاش حرف زد
مشکل در ایران تنها این نیست که آموزش و پرورش در آگاهی رسانی مسایل جنسی به کودکان عاجز است. به گفته کارشناسان این عجز در رفتار خانواده نیز به چشم میخورد. به گفته لیلا ارشد « فرزندان ما یاد نگرفتهاند چگونه از حقوق خود دفاع کنند و حتی جرات بازگویی مسائل بسیار کوچک را هم ندارند».
بهمن کشاورز، رییس اتحادیهی سراسری كانونهای وكلای دادگستری با تاکید بر این که آموزش در این زمینه "به عهده خانواده، دولت، آموزش و پرورش و رسانههاست"، به خبرگزاری "ایلنا" میگوید: « خانوادهها از طریق آموزش عمومی باید در خصوص این موارد بدون خجالت و ریا آگاهی پیدا کنند و این آگاهیها را به نحوی که باعث اضطراب و درهمریختگی ذهنی کودکان نوجوانان نشود به آنان منتقل کنند.»
اما حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش با اذعان به این ضعف میگوید: «من قبول دارم که ما باید آموزش را به ویژه در دوره ابتدایی بین خانوادهها ببریم و مسائل مربوط به حق بدن و بلوغ را به آنها آموزش دهیم تا به بچهها منتقل کنند. در فرهنگ ما که فرهنگ دینی است و افراد مختلفی دراینباره تصمیم میگیرند، موضوع باید سنجیده شود. مثلا نمیشود وزارت بهداشت جزوهای را منتشر کند و بگوید بچهها باید آن را بخوانند، چون با ۱۰ جای دیگر باید هماهنگ شود.»
ثریا عزیزپناه، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: «سوال ما بهعنوان یک نهاد مدنی این است که آموزش و پرورش چه زمانی میخواهد از این عرف و عادت غلط رایجاش فاصله بگیرد و سیستم پرورشی و تربیتیاش را نو کند. هرگاه چنین اتفاقاتی میافتد، مسئولان آموزش و پرورش توان زیادی میگذارند تا این مساله درز پیدا نکند؛ مثلا در همین پرونده تجاوز ناظم مدرسه به دانشآموزان پسر، ما از طریق خانوادهها متوجه شدیم که مسئولان آموزش و پرورش به آنها گفتهاند ما از شما دراینباره حمایت زیادی میکنیم، وکیل میگیریم و برای بچههایتان جلسات رواندرمانی برگزار میکنیم، ولی شما با رسانهها دراینباره حرف نزنید.»