جناحهای سیاسی ایران و بحث «دولت وحدت ملی»
۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبهتابستان سال جاری، رسانههای ایران از تماسها و تلاشهای علیاکبر ناطق نوری جهت بررسی تشکیل «دولت وحدت ملی» خبر دادند. بنا به این خبر، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و رقیب محمد خاتمی در انتخابات هفتم ریاست جمهوری، در رایزنیها با چهرههایی همچون هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و مهدی کروبی این ایده را مطرح کرده که وضعیت حساس کنونی ایران نیازمند ورود کسی به صحنهی انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال آینده است که هر دو جناح بر سر آن توافق داشته باشند و بتواند یک «دولت وحدت ملی» تشکیل دهد.
ایدهی ناطق نوری اما به محض علنیشدن، از سوی آن بخش از اصولگرایان که سفت و سخت از دولت کنونی حمایت میکنند مورد انتقاد و حمله قرار گرفت و به عنوان گامی در راه «عبور از احمدینژاد» تلقی شد. این گونه بود که این ایده در همان مرحلهی اولیه متوقف ماند و خود ناطق نوری نیز آن را «در نطفه منتفی شده» توصیف کرد.
طرح دوبارهی موضوع
در هفتههای اخیر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی این ایده را در قالب تازهای بیان کرد، هر چند که او با تاکید بر این که «وحدت ملی» به معنای عبور از احمدینژاد نیست، تلاش کرد این ایده را نسبی کند و مانع از برانگیختهشدن همفکران خود در جناح اصولگرا شود. با این همه، اقدام لاریجانی به دعوت شماری از چهرههای وابسته به جناحهای مختلف سیاسی کشور به مراسم سیامین سال آغاز قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران، این حدس و گمان را دامن زد که وی عملاَ نیز در راستای زمینهسازی برای نزدیکی بخشهایی از اصولگرایان و اصلاحطلبان تلاش میکند.
در این میان، طیفهایی از اصلاحطلبان، طرح «ایدهی وحدت ملی» از سوی برخی از چهرههای اصولگرا را قبل از همه، نشانهای از شکاف و اختلاف در میان این جناح تلقی کردهاند. به گمان این اصلاحطلبان، رویکردها و سیاستهای منفی دولت احمدینژاد در سه سال گذشته، ایران را به لحاظ داخلی و بینالمللی در وضعیتی قرار داده است که بخشی از اصولگرایان نیز به نگرانی افتاده و بیش از پیش به سوی راهحلهای «معقولانه» سوق یافتهاند. شاخصترین مدافع ایدهی «تشکیل دولت وحدت ملی» در میان اصلاحطلبان، غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران است، بی آن که همهی رهبری یا بدنهی این حزب با این ایده موافق باشد. با این همه، کرباسچی در کنگره اخیر حزب کارگزاران سازندگی تا جایی پیش رفت که «تشكیل دولت وحدت ملی از همه نیروهای فعال كشور را ضروری» دانست.
واکنش طیفهای دیگر اصلاحطلبان
این نظر اما در میان بخشهای قابل اعتنایی از اصلاحطلبان خریداری ندارد. صرفنظر از جبههی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، چهرههای منفرد اصلاحطلب هم کمتر با ایده تشکیل دولت وحدت ملی همراهی کردهاند، چرا که از یک سو، این ایده را تلاش جناح راست برای فرافکنی سیاستهای شکستخوردهی دولت نهم و رهایی از ورشکستگی تام و تمام میدانند و از سوی دیگر، گامنهادن در راه تشکیل دولت ائتلافی را مانع از شفافشدن خط و مرزهای سیاسی تلقی میکنند و آن را به ضرر تحکیم و ژرفش فعالیتهای حزبی در امر سیاستگذاری و تشکیل دولت ارزیابی میکنند. اصلاحطلبان همچنین نگرانند که در صورت همراهی با تشکیل «دولت وحدت ملی»، پایگاه اجتماعیاشان هر چه بیشتر ضعیف شود و در جذب رای آن بخشهایی از جامعه که به جناح اصولگرا به دیدهی منفی مینگرند بیش از پیش با دشواری مواجه شوند.
برخی از تحلیلگران مانند عباس عبدی نیز تشکیل «دولت وحدت ملی» را راهکاری ناکارا برای برون رفت کشور از وضعیت کنونی توصیف میکنند، زیرا به گمان آنها برای خروج از این وضعیت،«سازوکارهای دیگری مثل احزاب آزاد، قوه قضائیه مستقل و مجلس کارآمد لازم است.»
ایدهای بدون چشمانداز
در مجموع، با توجه به صفبندیهای یادشده در بارهی ایدهی دولت وحدت ملی، به نظر نمیرسد که این ایده از چنان نیرویی برخوردار باشد که بتواند به مشی و راهکار سیاسی بخشهای عمدهای از دو جناح حکومتی در آستانهی انتخابات آینده ریاست جمهوری بدل شود.
در همین حال، نیروهای خارج از حاکمیت، ایدهی وحدت ملی در میان جناحهای درون حکومت را لزوماَ معطوف به گشایشهای بیشتر در فضای سیاسی کشور و گشودن راه برای تامین دمکراسی و حقوق دگراندیشان تلقی نمیکنند. از همین رو،َ نیروهای یادشده، با بیتفاوتی به این ایده واکنش نشان دادهاند و یا آن را جزیی از بازیهای سیاسی درون حکومتی ارزیابی کردهاند. با این همه، با توجه به تب و تاب تحولات سیاسی در ایران و وضعیت حساسی که این کشور در حال حاضر در آن به سر میبرد، امر نامحتملی نیست که ایدهی دولت ائتلافی تا ۲۲ خرداد سال آینده، یعنی تا زمان انتخابات ریاست جمهوری دوباره به این یا آن شکل در فضای سیاسی ایران طرح شود و به ویژه، محافظهکاران با انگیزههایی عمدتاَ معطوف به حفظ قدرت، آن را «یگانه راه نجات کشور» معرفی کنند.