خشونت آنلاین علیه زنان و فضایی که "ایمن" نیست
۱۳۹۲ اسفند ۷, چهارشنبهبسیاری از ما انتشار سیدی منتسب به زهرا امیرابراهیمی، هنرپیشهی ایرانی را به خاطر میآوریم؛ احتمالاً این ویدیو را از پیادهروهای شهرها خریدهایم، روی لینک "دانلود با کیفیت عالی فیلم غیراخلاقی بازیگر ایرانی" کلیک کردهایم و فیلم را برای یکدیگر نمایش دادهایم یا با هیجان دربارهی آن حرف زدهایم. ما در هربار دیدهشدن این ویدیو، تجاوز به حریم شخصی را بازتولید کردهایم. این نمونه، تنها یک مثال از رفتارهای خشونتآمیز بیشمار مبتنی بر جنسیت است که مهار آن با پیشرفت تکنولوژی دشوارتر شده است.
گرچه فعالان حقوق بشر، مؤسسهها و گروههای مرتبط و برخی دولتها تلاش گستردهای برای مبارزه با خشونت مبتنی بر جنسیت دارند، این پدیده همچنان در سراسر جهان مشهود است و به مدد مناسبات فرهنگی کشورها "طبیعی" جلوه داده میشود. فضای دیجیتال نیز به عنوان دنبالهی جهان فیزیکی با حضور مردم فرهنگسازی میشود و بدیهی است که تحت تاثیر ساخت خشونتآمیز اجتماعی قرار میگیرد.
خشونت آنلاین در قیاس با خشونت آفلاین پیچیدهتر است، زیرا مناسبات غیردیداری جهان آنلاین میتواند گاهی لایههای عمیقتر و دورتر روان و ذهن فرد را آشکار و فعال کند؛ تا جایی که گاهی ناهنجاریهای روانی، ظهور بیپردهتری در سطح دیجیتال دارند.
افرادی که مورد خشونت جنسی آنلاین قرار میگیرند با انواع احساسات منفی نظیرخشم، ترس، اضطراب، افسردگی و اندوه مواجهاند که برحسب میزان بروز ممکن است به انواع بیماریهای روانی یا حتی خودکشی منجر شود. در میان این قربانیان، براساس مطالعات آماری که دربارهی محیط دیجیتال صورت گرفته، شمار زنان و کودکان، همچون فضای آفلاین، بیشتر است.
جنبش مبارزه با خشونت علیه زنان همانگونه که به سرعت با جنبههای قدرتبخش تکنولوژی و رسانهی جدید آشنا شد، ناچار با وجوه تازهای از خشونت مبتنی بر جنسیت روبرو گردید که با حفظ «فاصلهی ایمن» و قرار گرفتن در «مکان ایمن» قابل مهار نبود. تعداد روزافزون صفحات دیجیتال در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک که با اقبال کاربران روبرو است، حملات سایبری مبتنی بر جنسیت به صفحات افراد، مکالمههای آنلاین آزارنده یا خشونتآمیز جنسی، مفاهیمی نظیر «چشمچرانی دیجیتال»، سکستینگ Sexting (که از ادغام دو کلمهی سکس و تکست وجود آمده و به تولید، نگهداری یا ارسال پیامهای حاوی محتوای سکسی اشاره دارد) در کنار انواع دیگری از دستدرازیهای جنسیتی، محیط دیجیتال را به فضایی بدل میکند که همزمان میتواند به هردو پدیدهی خشونت جنسیتی و مبارزه علیه خشونت قدرت ببخشد.
انواع خشونت در محیط دیجیتال
ساختار کلی خشونت مبتنی بر جنسیت در محیط دیجیتال مشابه آنچیزی است که در محیط آفلاین صورت میگیرد، اما تکنولوژی باعث ایجاد صورتهای تازهای و تشدید صورتهای معمول آزار میشود. لیندا بیکر و همکاران، در مقالهای که به انواع خشونت آنلاین علیه زنان و کودکان میپردازد این نوع دیجیتال خشونت را در هفت دسته تقسیمبندی میکنند [۱].
خشونت آنلاین میتواند از طریق هککردن صورت بگیرد که دزدیدن رمزعبور، کنترل کارکردهای کامپیوتر شخص قربانی و انواع راههای دستیابی جاسوسانه به اطلاعات کامپیوتری، شمارهی تلفن و … را شامل میشود.
گونهی دیگر "تعقیب و نظارت" است که استفاده از تکنولوژی برای ردگیری موبایل، موقعیت مکانی، ایمیل، گفتوگوهای آنلاین و موارد دیگر را دربرمیگیرد. فرد متجاوز ممکن است با جعل هویت که به معنی استفاده از تکنولوژی برای دزدی هویت یک شخص است، به اطلاعات خصوصی او دست پیدا یابد و علیه او سندسازی کند.
مزاحمت و هرزهنگاری (اسپم کردن) آنلاین خشونت رایجی است که برای آزار، تهدید یا ایجاد هراس انجام میشود و ویژگی آن تکرارشوندگیاش است. گاهی افراد با تبلیغات دروغین اینترنتی مورد فریب و کلاهبرداری با واسطهی تکنولوژی قرار میگیرند به نحوی که براساس موقعیت بیآنکه بدانند اطلاعات شخصی خود را ارائه میدهند (مثل وقتی که عضو صفحات دوستیابی جعلی میشوند.) خشونت رایج دیگر انتشار و توزیع بدخواهانهی اطلاعات تصویری به منظور جریحهدار کردن آنان است. سایر گونههای خشونت رواج کمتری دارند و میتوانند در یک دستهی عمومی گنجانده شوند.
این تهدیدها اغلب از سوی شریک زندگی امروز یا گذشته و در درجهی بعد دوستان نزدیک، همکاران یا حتی غریبههایی صورت میگیرد که این اطلاعات مستند تصویری یا صوتی و غیره را در یک فضای خصوصی صمیمی، در یک مهمانی یا از طریق دزدیهایی که انواع آن ذکر شد، در اختیار دارند.
مجموعهی این رفتارها به این جهت تجاوزگر برداشت میشود که فرد مورد خشونت تسلطی بر حریم خصوصی خود ندارد، نمیتواند میزان آزادی خود برای حضور آنلاین را مشخص کند. در بیشتر موارد از بدن او به عنوان عاملی برای تهدید، ارعاب و خشونت استفاده میشود که دنبالهی کلیشههای پدرسالارانه و سنتی جنسی است که بدن زن را از جمله اموال یک ملت برمیشمرد و مردمان - یا به عبارت بهتر مردان- را موظف به مراقبت و محافظت از آن و به عامل خشونت علیه آن تبدیل میکند.
خشونت آنلاین تنها به سوءاستفاده از اطلاعات یا هتاکیهای جنسیتی منتهی نمیشود. یکی دیگر از زمینههای بروز خشونت دیجیتال، تبعیض تاریخی در محیط آنلاین و مفهوم «شکاف جنسیتی» است.
شکاف جنسیتی دیجیتال (Gender divide) چیست؟
مطالعات اینترنت نشان میدهد که نژاد و جنسیت در کنار عوامل دیگری همچون میزان تحصیلات و برخورداری اقتصادی، در نحوهی استفاده از انواع فنآوری اطلاعات موثرند.
بدیهی است که عوامل زیستی نظیر خصوصیات نژادی موجب تفاوتهای جبری در حضور آنلاین نیست، بلکه تبعیضها و محدودیتهایی که سازمان اجتماعی به وجود میآورد به انواع محیطهای آنلاین و آفلاین افراد کشیده میشود. از نگاه آماری اینطور به نظر میرسد که حضور تاریخی مردان در اینترنت بیشتر در خدمت تکنولوژی و حضور زنان بیشتر در خدمت ارتباطات است. تفاوتهایی که میان حضور آنلاین زنان و مردان وجود دارد، مفهومی به نام «شکاف جنسیتی» را در فضای دیجیتال به وجود آورده است.
در فوریهی ۲۰۱۴ کنفرانسی در هاروارد برگزار شد و دانشجویان انواع رشتههای کامپیوتر با زنان موفق در عرصهی فنآوری اطلاعات و علوم مهندسی کامپیوتر آشنا شدند[۲]. از جمله اهداف این کنفرانس این بود که این اندیشهی تاریخی که زنان به عرصهی تکنولوژی تعلق ندارند، مورد بازنگری قرار بگیرد.
اینکه زنان نسبت به گذشته سهم بیشتری در علوم مهندسی کامپیوتر داشته باشند، میتواند این نگاه آماری را تحت تاثیر قرار دهد. البته باید توجه داشت که گاهی مبارزاتی که علیه خشونت صورت میگیرند خود زمینهی گونهی دیگری از ایجاد خشونت فشار است. اینکه زنان خود را موظف ببینند که برای مبارزه با شکاف جنسیتی دیجیتال، حضور جدیتری در فضای علوم مهندسی اطلاعات داشته باشند، خود شکلی از "اجبار" است و میتواند به عنوان نوعی "خشونت خوشخیم" برداشت شود. پیش از تمایل به تغییر آمار، برای مبارزه با تبعیض، میتوان به این تفکر آماری جنسیتزده ایراد وارد کرد.
البته تفکیک این مساله نیازمند پژوهشهای بیشتر است که آیا زنان به دلیل علاقهی شخصی رفتار دیگری در فضای دیجیتال دارند یا این نیز میتواند به مناسبات جنسیت که به نقل از جودیت باتلر، فمینیست منتقد، یک «سازهی شرطی تاریخی» است، مربوط شود. باتلر معتقد است که مفهوم جنسیت و به تبع، نظام ارزشی پیرامون آن بنابر مناسبات موقعیتی و در طول تاریخ ساخته شده است. تفکیک این حوزهها با توجه به پیچیدگیهای روانشناختی و جامعهشناختی بسیار مشکل مینماید.
شدتیابی خشونت در وضعیت آنلاین
خشونت جنسیتی آنلاین ویژگیهای منحصر به خود را دارد. در گزارشی که انجمن ارتباطات پیشرو (APC) در این زمینه منتشر کرده است [۳]، موارد زیر به عنوان مهمترین عوامل گسترش و پیچیدگی خشونت جنسی آنلاین طرح شدهاند:
ناشناسی: از جنبههای مهم فضای دیجیتال بینامی، ناشناسی و دیگرنامی است که در برخی موارد در جنبشهای اجتماعی علیه دولتها یک برتری محسوب میشود؛ اما به همین نسبت، در انواع تجاوز به حریم خصوصی نیز کاربرد دارد. فرد سوءاستفادهگر که پیشتر برای چاپ یک عکس به یک چاپخانه مراجعه میکرد یا عکس را از طریق پست به دست افراد میرساند، احتمال افشای هویتاش سادهتر بود. اما امروز میتواند به صورت ناشناس محتوای خشونتآمیز را منتشر کند. هرسال انبوهی از محتوای صوتی و تصویری جنسی زنان در سراسر جهان منتشر میشود، درحالی که آنان راهی برای دستیابی به فرد متجاوز و امکانی برای شکایت از فردی که هویت خود را مدیریت کرده، ندارند. لازم به یادآوری است که در برخی کشورها قانونی برای محافظت آنلاین افراد وجود ندارد یا ساختار هنجاری کشورهایی که نظام مبتنی بر ایدئولوژی سنتی یا مذهبی دارند، انگشت اتهام را مستقیم به سوی قربانی نشانه میرود.
خودکارسازی (اتوماسیون): به همین نسبت که کنترل محتوای خشونتآمیز از طریق سیستمهای خودکار سادهتر شده است، افراد متجاوز نیز میتوانند در سایهی پیشرفت تکنولوژی به صورت خودکار پیامکهای تلفن همراه شریک زندگیشان یا معاشرتها و فعالیتهای آنلاین آنان را کنترل کنند. این کنترل البته از نمونههای رایج خشونت جنسیت در وضعیت آفلاین است.
حذف ضرورت حضور در محل: یکی از ویژگیهای فضای دیجیتال تغییر در مفهوم فاصلهی فیزیکی است. ارسال یک پیام جنسی تجاوزگر میتواند از هرجای جهان به هرکجای دیگر صورت بگیرد و شناخت هویت فرد فرستنده با توجه به حذف فاصلهی فیزیکی سختتر شده است. ضمن اینکه مونتاژ چهرهی یک زن بر روی یک تصویر و ارسال آن در انواع شبکههای اجتماعی نیاز به حضورمتجاوز در محل یا بدن حقیقی شخص قربانی ندارد.
برخورداری مالی: امکانات جدید دشواری و هزینهی تولید و گسترش اطلاعات را پایین آورده است. یک گوشی تلفن همراه برای تولید یک تصویر خشونتآمیز ثابت یا متحرک کافی است و تنها با چند کلیک این تصویر میتواند از طریق ایمیل، شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و یوتوب یا انواع اپلیکیشنهای مناسب در ابعاد غیرقابل کنترل منتشر شود.
تکثیر و انتشار: وندی چان، مدرس و پژوهشگر فرهنگ مدرن و دیجیتال "حافظه" را مهمترین وجه تمایز فضای دیجیتال از فضای واقعی میداند. به لحاظ هستیشناسی محیط دیجیتال با مفهوم حافظه تعریف و شناخته میشود. چیزی در این فضا امکان فراموششدگی ندارد. برای مثال یک زن در اثر انتشار و بازنشر مداوم یک عکس میتواند به طور روزانه و به لحاظ روانی مورد تجاوز قرار بگیرد. این تصویر در هر فضایی همراه اوست و امکان رهایی از آن غیرممکنتر از امکان جدال با یک تصویر چاپشده بر روی کاغذ عکاسی است.
هرسال آمار قابل توجهی از خودکشی کودکان و زنان ثبت میشود که منشا خشونت آنلاین دارند. این خودکشیها به این دلیل اتفاق میافتند که فرد قادر نیست انتشار تصویر و ویدیوی خصوصی خود را مهار کند. ضمن اینکه انتشار تصاویر به قصد خشونت جنسیتی امری چندمرحلهای است. مرحلهی اول انتشار اطلاعات (مثلاً تصویر برهنهی یک زن در حال عمل جنسی) و مرحلهی دوم نظرات و بازخوردهایی است که پایین این تصویر منتشر میشوند و این خشونت را به یک فرایند هرروزه بدل میکنند و فرد قربانی را دوباره مورد تجاوز قرار میدهند.
تمامی این عوامل میتوانند باعث شوند که افراد تحت زورگیری و رشوه قرار بگیرند و قادر نباشند خود را از چرخهی خشونت بیرون بکشند، چرا که از انتشار اطلاعات خصوصی که میتواند منجر به بدنامی آنان یا از دست رفتن موقعیت اجتماعیشان شود، میترسند.
تلاش برای جلوگیری از خشونت
در چهارمین کنفرانس جهانی زنان که در سال ۱۹۹۵ در پکن برگزار شد، با توجه به پیشرفتهایی که در زمینهی اطلاعات رخ داده بود، دو نکته به عنوان هدف عملیاتی مورد توجه قرار گرفت [۴]. یکی این که مشارکت زنان، دسترسی آنان به ابزارهای بیان در سطح رسانه و ابزارهای جدید تکنولوژی افزایش یابد و دیگر اینکه تلاش شود تا یک تصویر متعادل و غیرکلیشهای از زنان در رسانه ارائه شود. این روند تا کنون به شکل کامل موفقیتآمیز نبوده است.
در سال ۲۰۰۰ نیز ۱۸۹ رهبر در اجلاس هزارهی ملل، بر روی هفت هدف توسعهی هزاره توافق کردند که هدف سوم تلاش برای برقراری امکان مساوی برای زنان و مردان در دسترسی به تکنولوژی و جنبههای قدرتبخش آن بود؛ اگرچه تمام این هشت هدف برای پیشبرد جنبش مبارزه با خشونت علیه زنان سودمند است. در سال ۲۰۰۸ دولت هلند منبع مالی برای پژوهش و عمل دربارهی این توافق را فراهم کرد.
"فنآوری را پس بگیریم!"
کمپینهای گوناگونی برای دستیابی به این هدف تشکیل شدهاند که از مهمترین آنها کمپین" !Take back the Tech" است [۵] که در راستای این توافق، توسعهی هزاره در ۱۲ کشور درحال توسعهی اوگاندا، جمهوری کنگو و جمهوری دموکراتیک کنگو، پاکستان، کامبوج، مالزی، فیلیپین، آرژانتین، کلمبیا، برزیل و مکزیک در آمریکای لاتین اجرا شد.
این کمپین که از سال ۲۰۰۶ به دنبال پژوهشهای بخش توسعهی مطالعات زنان انجمن ارتباط پیشرو APC WNSP آغاز به کار کرده است، در حال حاضر هرساله از ۲۵ نوامبر تا ۱۰دسامبر، به مدت ۱۶ روز جنبههای گوناگون خشونت علیه زنان را معرفی میکند. هدف این کمپین برقراری ارتباط میان فناوری اطلاعات و جنبش مبارزه با خشونت علیه زنان، آشنایی زنان با انواع روشهای تازهی ارتباط و افزایش امکانات تکنولوژیک در جهت توقف خشونت علیه زنان است.
"اروتیکس"
اروتیکس، پروژهای برای پژوهش دربارهی حقوق جنسی و اینترنت است که بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ از سوی سازمان ارتباطات پیشرو انجام شده است [۶]. این پروژه اطلاعات دربارهی امور جنسی، سلامت و حقوق جنسی در اینترنت را در کنار سانسور محتوای اینترنتی بررسی میکند.
اروتیکس پیشنهاد میکند که آموزش عمومی "خودتنظیمگری" در اینترنت براساس حقوق بشر، ارزشها و نظام فرهنگیاجتماعی باید بر سانسور محتوای اینترنت مقدم باشد. ضمن اینکه مسالهی سانسور محتوای اینترنت نیز باید مورد بازنگری قرار بگیرد.
دولتها و کنترل محتوای اینترنتی
برخی از دولتها کوششی جدی یا نمایشی به جهت مبارزه با "خشونت بر مبنای جنسیت" دارند که این کوشش گاهی به دلایل ناهماهنگی قوانین ملی ومناسبات قومی، کمبود بررسی ریشهای ساخت هنجاری و شرایط فرهنگی بروز خشونت و همچنین نبود تمایل جدی سیاستگذاران به مبارزهی عملی با خشونت، ناکام میماند.
باید توجه داشت که سیاستگذاریهای فضای دیجیتال از گفتمان مبتنی بر افزایش سوددهی نئولیبرال هم بینصیب نمانده است. فروش بدن به صورت دیجیتال میتواند با هزینهی کمتری تولید سرمایه کند و این امر، کار را برای مبارزه علیه خشونت مبتنی بر جنسیت سختتر میکند. فتح دروازههایی که منفعت اقتصادیسیاسی در آنها دست دارد، آسان نیست.
از جمله راههای دولتها برای مبارزه با خشونت آنلاین، سانسور محتوای اینترنتی است [۷]. سانسور محتوای اینترنتی به آن جهت محل بحث است که مرز باریکی میان مبارزه با خشونت و ورود به حریم شخصی افراد وجود دارد. معمولاً این ادعای تلاش برای مبارزه با خشونت با سرک کشیدن در حریم خصوصی شهروندان همراه است.
لازم به یادآوری است، رویکرد دولتها که مبارزه با خشونت آنلاین علیه کودکان (نظیر پورنوگرافی کودکان) و خشونت علیه زنان را در یک دسته میگنجاند، خود درمعرض خطر دیدگاه پدرسالار است، چرا که زنان را همچون کودکان ناتوان میبینند. این در حالی است که در مورد خشونت علیه کودکان، مسالهی «مراقبت» جدیتر و در مورد خشونت علیه زنان، وضع قوانین مرتبط و اجرای سیاستهای فرهنگیاقتصادی برای توقف کلیشههای جنسیتی است که اهمیت بیشتری دارد.
زنان در طول مبارزات برابریجویانه تمایل دارند تا از حصار هنجاری و فرهنگی که آنان را تنها«قربانی» خشونت میپنداشت و دولتها را موظف به «محافظت» از آنان میکرد، خارج شوند و این میل شخصی و شیوهی فردی آنها به برونفکنی آنلاین است که محدودهی این مراقبت را مشخص میکند.
خشونت مبتنی بر جنسیت که پیشتر تنها در ساحت فیزیکی زمینهی بروز داشت، با امکاناتی که فضای دیجیتال و رسانهی جدید در اختیار ما قرار میدهد، امکان یافته تا بیش از پیش به جهان روانی افراد وارد شود. خوشبینانه است که مبارزه با خشونت جنسی را صرفاً از آن رو که ممکن است قائل به تفاوت جنسی میان زن و مرد تلقی شود، متوقف کنیم.
مبارزه با خشونت آنلاین اغلب با همان چالشهایی روبروست که جنبش مبارزه با خشونت در وضعیت آفلاین با آن مواجه است. ساختار هنجاری و فرهنگی کشورها و نبود تلاش جدی سیاستگذاران برای تدوین و تامین بودجهی برنامههای فرهنگسازی و آموزش امور جنسی، عواملی مثل خشم و ترس و ناامنی اجتماعی که میتواند خود را در انواع خشونت کمهزینهی دیجیتال نمایش بدهد، اختلالهای روانی که گاهی به پدیدههای ملی بدل میشوند، کلیشههای جامعهی پدرسالار که گاهی از سوی بعضی کشورها مورد حمایت قرار میگیرد و به زنان میگوید برای کنترل این آسیبها خود را محدود کنند و محیط مردانهی قانونگذاری در کشورها و عوامل گوناگون دیگر، همه خشونت مبتنی بر جنسیت را در فضای آنلاین را تداوم میبخشند.
البته نباید فراموش کرد که وضعیت آنلاین در کنار انواع خطرها و محدودیتها، فضایی بسیار کارآمد برای آموزش حقوق جنسی است و میتواند در راستای اهداف ضد خشونت بسیار مفید واقع شود.
نیاز زرینبخش مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی "فرهنگ و رسانه" از دانشگاه آمستردام هلند گرفته است. او در حال حاضر در مقطع دکترا در رشتهی فرهنگ و رسانه با گرایش رسانههای دیجیتال در دانشگاه بایرویت آلمان تحصیل میکند.
[1] Baker, L., Campbell, M., Barreto, E. (2013). Understanding Technology-Related Violence Against Women: Types of Violence and Women’s Experiences . Learning Network Brief (6). London, Ontario: Learning Network, Centre for Research and Education on Violence Against Women and Children.
[2] Leddy C (2014), Closing the gender gap in computer science
http://news.harvard.edu/gazette/story/2014/02/closing-the-gender-gap-in-computer-science
[3] Fascendini, F., & Fialovل, K. (2011). Voices from digital spaces: Technology related violence against women. Association for Progressive Communications.
[4] http://www.un.org/womenwatch/daw/beijing/platform/media.htm
[5] https://www.takebackthetech.net/
[6] Bianco, M., & Mariٌo, A. (2008). EROTICS: An Exploratory Research on Sexuality and the Internet. Policy Review, 16.
[7] Malhotra, N. (2007). The world wide web of desire: Content regulation on the internet. APC Issue Papers.