دارید چه کار میکنید؟
۱۳۸۸ خرداد ۱۵, جمعهفناوریهای جدید به جز تأثیری که بر زندگی شخصی انسانها گذاشتند، تحولی را نیز در زبان به وجود آورند. اصطلاحاتی مثل "بلاگیدن"، "خوراکخوان داشتن" یا "چت کردن" امروزه به ویژه در میان نسل جوان واژههای آشنایی به شمار میآیند که مدام در میان صحبتهایشان تکرار میشود.
از سه سال پیش، به یمن خلاقیت و ابتکار سه جوان آمریکایی، "توییت کردن" نیز به دایرهی واژگان روزمره اضافه شد. ریشهی این واژه از "توییتر" میآید که در اصل نامی بود که این افراد برای وبسایت خود انتخاب کرده بودند. توییتر چیز چندان عجیب و غریبی نیست و در حقیقت یک پرسش ساده درپس آن نهفته بود که شاید منشا وجودی آن را بتوان تنها ارضای حس کنجکاوی ذاتی و غریزی انسانها دانست.
مثل جیمیل، فیسبوک یا مایاسپیس در توییتر نیز هر کسی قادر به باز کردن یک مکان مجانی در این وبسایت است. بعد از آن شما هر زمان میتوانید بنویسید در آن لحظه مشغول انجام چه کاری هستید، از خوردن چای یا قهوه گرفته تا منعکس کردن جدیدترین خبری که برای مثال از دوستتان شنیدهاید یا در روزنامه خواندهاید. البته تنها در یک جمله (۱۴۰ کاراکتر) و نه بیشتر.
همین پدیدهی به ظاهر ساده، انقلاب عظیمی را در فضای مجازی به راه انداخت که نه تنها دامن افراد عادی را گرفته، بلکه چهرههای شناخته شده و پرآوازهای نیز همچون باراک اوباما، آنجلینا جولی یا بریتنی اسپیرز و حتی غلامحسین کرباسچی جزو آن هستند. اما نکتهی مهم در این میان نقشی است که توییتر در دنیای خبررسانی بازی میکند. این موضوع، محور اصلی یکی از کارآگاههای آموزشی بود که در دومین همایش جهانی رسانهها به میزبانی دویچهوله برگزار شد.
توییتهای افشاگرانه
دسترسی آسان، نداشتن هزینه و همچنین طرز استفادهی راحت دلایل اصلی محبوبیت توییتر به شمار میروند. زاریک وبر، گردانندهی این کارگاه آموزشی برای نشان دادن محبوبیت و همهگیری توییتر، روش جالبی را برگزید. او از حاضران پرسید، چند نفر در همان لحظه مشغول "توییت کردن" این کارگاه آموزشی هستند یا به عبارتی دیگر اخبار و حرفهای گفته شده در این کارگاه را در اینترنت منتشر میکنند؟ در حدود هفت نفر دست خود را بالا بردند که رقم چندان کمی نبود.
وبر سپس از توییت کردن عمل جراحی صحبت کرد که به تازگی انجام شده بود؛ به این معنا که یکی از دستاندرکاران اتاق عمل در زمان جراحی گوشههایی از روند کار را در توییتر منتشر کرده بود. اما نقش توییتر در اطلاعرسانی زمانی مهمتر میشود که خبرگزاریها از فیلتر شدن آن در چین در آستانهی بیست سالگی سرکوب جنبش مسالمتآمیز دانشجویان خبر دادند.
به اعتقاد بتینا ریفل، خبرنگار برزیلی حاضر در این کارگاه آموزشی، امروزه هر خبرنگاری باید در توییتر عضو باشد. او از تجربهی شخصی خودش در زمینهی سقوط هواپیمای ایرفرانس میگوید. یکی از دوستان بتینا که به زبان فرانسه مسلط است در یکی از رسانههای فرانسوی زبان سخنان یکی از مقامات این کشور را میخواند که در تناقض با سخنان مقامات برزیلی بوده است. او سپس این نکته را برای بتینا نقل میکند و بتینا نیز این جمله را توییت میکند که بلافاصله با بازخوردهای فراوانی روبرو میشود.
معروفترینتوییت: دستگیر شدم
نمونههایی از این دست باعث شدهاند تا توییتر در عمر کوتاهش آنچنان نقش برجستهای پیدا کند که خبرگزاری "اسکای نیوز" برای اولین بار پستی به نام "گزارشگر توییتر" ایجاد کند. به این معنا که یک گزارشگر تنها به انتشار اخبار فوری و ویژه در توییتر بپردازد!
به اعتقاد زاریک وبر، توییتر رفته رفته جای سایتهای محبوبی همچون فیسبوک یا مای اسپیس را خواهد گرفت. دلیل این امر نیز از نگاه او در وهلهی نخست دسترسی آسان کاربران به آن است زیرا پیامهای توییتری میتوانند از طریق پیامهای کوتاه تلفنی نیز به دست کاربران برسند. در همین زمینه وبر انتشار دستگیری خبرنگاری در مصر را مثال میزند که یکی از حاضران شرکت کننده در این کارآگاه آموزشی که از کشور مصر آمده بود، توضیحات بیشتری را به حاضران میدهد.
در روز دهم آوریل سال گذشته، جیمز باک، خبرنگار آمریکایی که از تظاهراتی در مصر عکاسی میکرد، توسط پلیس دستگیر شد. مأموران تمام لوازم وی از جمله کامپیوتر و دوربین او را ضبط میکنند، اما در همین فاصله باک موفق میشود از طریق تلفن همراهش تنها یک کلمه را توییت کند: «دستگیر شدم.»
دوستان او که مشترک توییتهای او بودند و آنها را دنبال میکردند بلافاصله با سفارت آمریکا در مصر و خبرگزاریها تماس میگیرند. روز بعد باک دو جملهی دیگر را توییت میکند: «زنده و سالم هستم. هنوز در زندانم.» زمان زیادی نمیگذرد که جیمز باک از زندان آزاد میشود.
به هر روی از توییتر هم میتوان همانند بسیاری از ابزارهای اطلاعرسانی دیگر استفادههای کاربردی یا غیر کاربردی کرد. طبیعی است هیچکس علاقهای ندارد بداند دوستش در حال حاضر مشغول نوشیدن چای است یا قهوه. بنابراین اگر زمانی عضو توییتر شدید، بدانید که همیشه دانستن اینکه "دارید چه کار میکنید؟" برای دوستانتان اهمیت چندانی ندارد.
نویسنده: سمیرا نیکآیین
تحریریه: مصطفی ملکان