سیر انتشار ماجراهای تنتن و میلو در ایران · گپی با پویا بهاری، گرداننده سایت تنتن در ایران
۱۳۸۶ خرداد ۲, چهارشنبهپویا بهاری، گرداننده سایت اینترنتی تنتن در ایران در گپی با «سرنخ» از سیر انتشار ماجراهای تنتن و میلو در ایران، پیش و پس از انقلاب اسلامی، از کیفیت متفاوت ترجمهها و همچنین از انگیزههای خود برای بهراه انداختن سایتی اینترنتی ویژه تنتن در ایران سخن گفته است.
دویچه وله: الان نزدیك به ۷۸ سال از تولد خود تنتن مىگذرد، اما تنتن كى وارد ایران شد؟ اولین ماجراى تنتن به فارسى چه زمانی به انتشار رسید؟
پویا: پیشینهى این قضیه برمىگردد به سال ۱۳۴۹، یعنى سال ۱۹۷۰ میلادى. یكسرى اسنادى كه من در این چند سال بهدست آوردم، نشان مىدهد كه آقاى مارویك بوقوسیان از بنیانگذاران انتشارات یونیورسال در ایران مكاتبهاى داشتند با انتشارات كاسترمان بلژیك و صحبت از چاپ كتابهاى تنتن شد و غیره و غیره و این صحبتها مسكوت ماند. تا اینكه حدود یكسال بعد كه در واقع مىشود ۱۳۵۰ كه دو عنوان كتاب تنتن یعنى «جزیرهى سیاه» و اگر اشتباه نكنم «هدف كره ماه» توسط انتشارات یونیورسال ترجمه و چاپ شدند و وارد بازار شدند و به این ترتیب بود كه كتابهاى تنتن به جامعهى ایرانى شناسانده شد.
آیا تمام ماجراى تنتن توسط یونیورسال به انتشار رسیده؟
در مجموع انتشارات یونیورسال ۱۳ عنوان از كتابهاى تنتن را چاپ كرد كه همانطور كه گفتم اولینشان جزیرهى سیاه و هدف كرهى ماه بود و در نهایت هم در سالهاى ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۶ چهارعنوان نهایى، یعنى «تنتن در كنگو»، «ماجراى تورنسل»، «جواهرات كاستافیوره» و «ستاره اسرارآمیز» بودند كه چاپ شدند. این چهارعنوان به سفارش و درخواست یونیورسال در كشور بلژیك و توسط خود انتشارات كاسترمان منتشر شد و ایران انتقال پیدا كردند. به همین دلیل آن دوستانى كه كتابهاى یونیورسال را دارند احتمالا متوجه كیفیت متفاوت این چهارعنوان با عنوانهاى قبلىاش شدند، هم از لحاظ چاپ و هم از لحاظ كیفیت تصاویر و متنها.
سرنوشت تنتن بعد از انقلاب اسلامى به چه ترتیب بود؟
بعد از سال ۵۶ خود انتشارات یونیورسال فعالیتش را تا حدودى از حیطهى تنتن گسترش داد. كتابهایى مثل آستریكس و غیره را چاپ كرد. با شروع انقلاب خیلى صحبتى از تنتن نبود تا تقریبا یكسال بعد یعنى ۱۹۸۰ كه مىشود ۱۳۵۹ شمسى انتشارات ونوس وارد گود شد. این انتشارات كتابها را از روى نسخهى انگلیسى به فارسی ترجمه و چاپ كرد. و تقریبا سایر عنوانهایى كه یونیورسال چاپ نكرده بود را ارائه داد و همینطور چندتا عنوان تكرارى. كیفیت كار این ناشر از آنجایى كه تحت نظارت كاسترمان هم نبود و چندان هم رسمى نبود خیلى بالا نیست. در ادامهى كار چندتا انتشارات دیگر هم اقدام به توزیع همین كتابها با نامهاى دیگر كردند، از جمله ارغوان، انتشارات اورانوس و اروژینال و غیره كه با این اسامى كتابهاى تنتن هنوزهم هست و دست به دست بین خوانندها مىگردد.
ولى با كیفیت كاملا متفاوت.
بله، هم از لحاظ ترجمه و هم از لحاظ كیفیت كارها واقعا با یونیورسال قابل مقایسه نیست. در مورد ترجمه هم من اجازه مىخواهم یك نكتهى خیلى مهمى را اشاره بكنم، در مورد ترجمههاى یونیورسال كه فكر مىكنم یك بخش عمدهاى از تنتنخوانها این صحبت من را قبول داشته باشند كه ترجمههاى بسیار زیباى آقاى خسرو سمیعى در انتشارات یونیورسال نقش بسیار مهمى در جذابیت این كتابها داشته. همانطور كه مىدانید در آن دوره ترجمههاى محاورهاى خیلى رایج نبود، حتا در كتابهاى گروه كودك و نوجوان و این بدعتى كه آقاى سمیعى گذاشتند در ترجمه بسیار دقیق و پر از خلاقیت متن فرانسوى به فارسى، فكر مىكنم نقش بسیار عمدهاى در موفقیت كتابهاى یونیورسال بویژه خود كتابهاى تنتن داشته باشد.
شما از نظارت انتشارات كاسترمان صحبت كرده بودید. این نظارت به چه ترتیب بود؟
در واقع مىشود گفت، انتشارات یونیورسال بصورت رسمى نمایندهى انتشارات كاسترمان بود، یعنى با نظارت انتشارات كاسترمان تمامى مراحل ترجمه، ویرایش و توزیع كتابها در ایران انجام مىشد و فیدبك این توزیع كتابها به سمت انتشارات كاسترمان هم بود. مثل سایر انتشاراتى كه در سایر كشورهاى دنیا بصورت رسمى اقدام به چاپ كتابهاى تنتن كردند. چون همانطور كه مىدانید در واقع كپىرایت كتابهاى تنتن بوسیلهى خود شخص هرژه (ژرژ رمی) به انتشارات كاسترمان اختصاص داده شده بود.
آیا توضیحى وجود دارد كه چرا علىرغم استقبالى كه در ایران از ماجراى تنتن شده این كتابها توسط یونیورسال در آن وقت تجدید چاپ نشدند؟
حقیقتاش این سوالىست كه براى خود من هم خیلى مطرح است و علىرغم تلاشهایى كه كردم نتوانستم پاسخ مناسبى براى این موضوع پیدا بكنم. یكسرى مسایلى هست در مورد فعالیت انتشارات یونیورسال كه تا حدودى مسكوت مانده در مورد روابط، اشخاص و غیره و من امیدوارم در آینده بتوانم در این مورد اطلاعات بیشترى بهدست بیاورم و حتما در اختیار شما و سایر علاقمندان كتابهاى تنتن هم قرار خواهم داد. منتها آنچیزى كه به نظر من خیلى مىتواند در این مورد كمككننده باشد، یكسرى مدارك و اسنادى هستند كه در خود انتشارات كاسترمان بلژیك وجود دارد و من برخى از این اطلاعات را از آنجا گرفتم. امیدوارم در آینده این مدارك بیشتر در دسترس قرار بگیرد تا بتوانیم از یكسرى مسایل دیگر هم اطلاع پیدا كنیم.
برگردیم به مسئلهى ترجمهها. انتشارات یونیورسال ماجراهاى تنتن را از زبان فرانسوى بعنوان زبان اصلى داد به فارسى ترجمه بكنند. بعد انتشارات دیگرى كه شما عنوان كرده بودید، از انگلیسى بعنوان زبان مبدا استفاده كردند. این فقط در ترجمهها از لحاظ مضمون مسئلهساز نبوده، از لحاظ اسامى شخصیتها هم مسئلهساز بوده؟
به نكتهى بسیار خوبى اشاره كردید. نه تنها مضمون كتابها بسیار تغییر مىكند، بلكه همانطور كه مىدانید انتشاراتى كه در سایر كشورهاى غیر از بلژیك و فرانسه اقدام به چاپ كتابهاى تنتن مىكردند اكثرا با اجازهى خود كاسترمان و براى بالابردن جذابیت كتابها اقدام به تغییر اسامى و امكان و غیره و غیره مىكردند كه این موضوع در مورد نسخههاى انگلیسى كتابهاى تنتن بسیار بارز است. خیلى از اسامى تغییر كردند. و... متاسفانه ناشرینى كه از ایران اقدام به چاپ این كتابها كردند، بخصوص انتشارات ونوس و انتشاراتى كه در اول انقلاب اقدام به چاپ كتاب كردند، براى راحتى كار نسخهى انگلیسى را مرجع قرار داده و علاوه بر اینكه این ترجمهها شاید خیلى خیلى، یعنى دوبرابر از حد نرمال نسبت به اصل متون فرانسوى فاصله گرفت، مىشود گفت در مقابل كارهاى یونیورسال هم بسیار كم آورد. منتها در آن عرصه بخاطر كمبود كتابهاى یونیورسال یك محبوبیت نسبى را پیدا كردند.
نکته دیگری هم كه در مورد ترجمهها هست و به ویژه بعد از انقلاب مسئلهساز بوده، با شخصیت كاپیتان هادوك پیوند خورده که یك آدم الكلى بوده. یعنى در واقع یكى از جذابیتهایش در این الكلىبودنش هست، چیزى كه در ترجمههاى یونیورسال بخوبى مىشود دید. ولى بعداز انقلاب ظاهرا رژیم غذایى به او توصیه شده كه از نوشیدن نوشیدنىهاى گازدار و شیرین كه حدس مىزنم چیزى مثل كوكاكولا مىتواند باشد، خوددارى كند. آیا این واقعا از جذابیت چنین شخصیتى كم نمىكند؟
بله. متاسفانه این موضوع بسیار جذابیت كتابها را كاهش داد، نه تنها در مورد كاپیتان هادوك، بلكه در مورد سایر شخصیتها هم چنین مشكلى پیش آمده، كه یكسرى از تكهكلامها و صحبتهایشان تغییر پیدا مىكرد و فكر مىكنم این مشكل خیلى شدیدتر مىشد براى كسانى كه با تنتنهاى یونیورسال و در واقع تنتنهاى قبل از انقلاب آشنایى نداشتند. حالا باز آنهایى كه تنتنهاى یونیورسال را خوانده بودند با كاراكتر هادوك آشنایى داشتند و مىتوانستند حدس بزنند در اینجا چه تغییراتى اعمال شده و با استفاده از خلاقیت خودشان به اصل موضوع و گفتوگوها پى ببرند. اما كسانى كه بخصوص نسل جدید كه بعد از انقلاب با تنتن آشنا شدند و به تنتنهاى یونیورسال دسترسى نداشتند این موضوع فكر مىكنم تا حد زیادى باعث كاهش جذابیت كتاب در نگاه آنها شده.
من خودم را مثال مىزنم كه از ۸ سالگى تقریبا تنتن مىخوانم و خب طبیعتا با ترجمههاى انتشارات یونیورسال با تنتن آشنا شدم. چندسال پیش اولین نسخههایى كه بعدا از این سرى جدید درآمد به دستم رسید، ورق كه مىزدم و مىخواندم، اگر صادقانه بخواهم بگویم شاید با این ترجمهها به سمت تنتن كشیده نشوم.
بله، منهم هم به شخصه هم براساس مشاهداتى كه از دوستانم دارم با نظر شما كاملا موافقم. براى خودم كه از نظر سنى در واقع نسل دوم تنتن خوانهاى ایرانى از كتابهاى یونیورسال محسوب مىشوم، یكسرى ویژگىهاى خاصى در ترجمهى این كتابها وجود داشت كه واقعا در نسخههاى جدید گم شده و انسان نبود آنها را احساس مىكند، هم از لحاظ ترجمه و شاید تا حدودى... حالا شاید از لحاظ روانكاوى بهتر بشود این مسئله را بررسى كرد، از لحاظ صفحهبندى، كیفیت كاغذ كتابها و نحوهى از همه مهمتر بیان و ترجمهها كه كتابهاى چاپ جدید واقعا با آن ادبیاتى كه آقاى سمیعى در كتابهاى یونیورسال بهكار مىبردند و بسیار جذاب و دوستانه بود خیلى فاصله دارد. اگر بخواهم بصورت كلى بگویم ترجمههاى آقاى سمیعى یك حالت آزاد داشت و در خیلى از موارد در واقع همان الفاظى كه برفرض مثال هادوك بهكار مىبرد یا یكسرى از اشعار و ترانههایى كه در كتابها خوانده مىشود براساس فضاى رایج همان دوره در ایران بود و جذابیتش را دوچندان مىكرد. منتها ترجمههاى امروزى در واقع بیشتر عینا نقل مطالب هست بهصورت كلمه به كلمه و آنهم از متن انگلیسى و همین باعث مىشود خیلى ساختار خشك و كلاسیك و غیرانعطافپذیرى پیدا بكنند این كتابها براى فارسىخوانها.
شما خودتان شخصا به كسى كه با تنتن آشنا نیست و مىخواهد آشنا بشود، اگر ترجمههاى یونیورسال در دست نباشد، توصیه مىكنید با وجود این برود سراغ تنتن؟
حقیقتا خیلى تصمیم سختى خواهد بود، اما مطمئنا تلاشم همین خواهد بود كه شروع آشنایىاش با كتابهاى یونیورسال باشد.
شما گرداننده سایت تنتن در ایران نیز هستید، کی به فكر انجام چنین کارى افتادید؟
فكر مىكنم مربوط به دوران راهنمایى من بشود. آن زمان هنوز انتشارات جدیدى در ایران اقدام به چاپ كتابهاى تنتن نكرده بودند و من خودم به شخصه ۸۷ تا از كتابهاى یونیورسال را در دست داشتم و در كنار علاقهى بسیار شدیدى كه من به كارهاى هرژه داشتم و احساسات نوستالژیكى كه این كارها در من ایجاد مىكرد، همیشه به دنبال كسان دیگرى بودم كه با این كتابها آشنایى داشتند و در واقع از سنخ خودم محسوب مىشدند. زمانى كه در واقع شروع آشنایى من با فضاى اینترنت بود، این نبود یك وبسایت فارسى در مورد تنتن خیلى من را آزار مىداد به شكلى كه آن زمان اگر براى تنتن و محتواى فارسى در اینترنت شما Search مىكردید هیچ مطلب یا حتا یك خبر كوتاه هم پیدا نمىكردید. این موضوع باعث شد علىرغم اطلاعات محدود من از فضاى اینترنت سعى مىكنم یك وبسایت كوچكى را ایجاد بكنم كه یك محیط دوستانهاى باشد و باعث بشود تنتنخوانها به این طریق در گوشه و كنار دنیا دورهم جمع بشوند و به تبادل نظر و خاطرات خودشان بپردازند.
کار را چطور شورع کردید؟ در اولین قدمى كه برداشتید چه اطلاعاتى در اختیار بینندگان سایت گذاشتید؟
در ابتدا صرفا هدف من ایجاد یك وبسایت مشابه وبسایتهاى خارجى بود. در واقع یك ترجمهاى از آنها كه یك شروعى باشد براى جلب مخاطب، چون من اصلا پیشبینى نمىكردم كه استقبال چطور خواهد بود. بنابراین صرفا همان اطلاعاتى كه در مورد بیوگرافى هرژه، ویژگى كتابها، كاراكترها و غیره و غیره هست جمعآورى كردم و در یك فضاى رایگان اینترنت آنها را در اختیار قرار دادم. بعد كه فیدبك خیلى خوبى را دیدم، سعى كردم مطالب را گسترش بدهم و بیشتر در مورد تاریخچهى تنتن در ایران اطلاعات جمعآورى كنم و توى وبسایت قرار بدهم.
ظاهرا كتابى هم در دست تهیه است به اسم «تنتن در ایران» که از لحاظ نظرى به این قضیه مىپردازد؟
بله. این كتاب را یكى از دوستان بسیار خوب من، آقای «جوزف فان امپ» از محققین و تنتنشناسان اهل كشور بلژیك تهیه كردهاند. در حال حاضر مراحل پایانىاش را مىگذراند و من هم در زمینهى جمعآورى مطالب و ترجمه بصورت دوستانه با ایشان همكارى كردهام. این كتاب فكر مىكنم بسیار جذاب خواهد بود براى علاقمندان فارسىزبان كتابهاى تنتن، چون اگر بخواهم عامیانه بگویم از سیر تا پیاز تنتن در ایران توى این كتاب پیدا مىشود و اطلاعات بسیار جامع و گستردهتر از آن چیزى كه من در اینجا خدمتتان عرض كردم، با اسناد و مدارك خیلى زیاد در مورد بطور كلى فعالیت یونیورسال، تاریخچهى تنتن از گذشته تا امروز توى این كتاب هست. اما این كتاب یك نكتهاى كه هست به زبان هلندی (که در بخشی از بلژیک زبان رسمی است) آماده شده و توزیع خواهد شد. منتهاى مراتب با صحبتهایى كه ما كردهایم امیدوار هستم بتوانیم اجازهى این كار را بگیریم كه ترجمهى انگلیسى از این كتاب را بصورت pdf در اینترنت قرار بدهیم كه براى اكثریت ایرانىهاى علاقمند به تنتن هم بتواند قابل استفاده باشد.
برگردیم به سایتتان. اگر ما بگوییم دو مخاطب مختلف را بخواهیم ارضا بكنیم، كسانى كه تنتن خوان هستند و كسانى كه تنتن خوان نیستند از سایت شما چه بهرهاى مىتوانند ببرند؟
اتفاقا به نكتهى بسیار خوبى اشاره كردید. من آن زمان با توجه به اینكه در مورد آشنایى ایرانیان فعال در اینترنت با تنتن، اطلاعات كافى نداشتم و نمىتوانستم پیشبینى بكنم، سعى كردم اساس سایت بر این باشد كه در ابتدا معرفى خود تنتن باشد. نسخهى قدیمى سایت را متاسفانه بعد از اینك آپتودیت كردم از دست دادم. اگر به آن سایت مراجعه مىكردید در واقع صرفا معرفى تنتن بود با عنوان یك كاراكتر كمیك استریپ. اما بعد از آن كه دیدم فیدبك بسیار بالا هست و استقبال گستردهاى شده و تعداد تنتنشناسان در فضاى فارسى اینترنت بسیار بالاست، دیدم كه واقعا احتیاجى نیست كه خیلى اشاره بشود به كاراكتر تنتن. اما تا یك حدى معرفى كتابها و شخصیتها و غیره را نگهداشتم تا براى آن گروه از مخاطبینى كه آشنایى ندارند جذاب باشد و در كنار آن سعى كردم انتشارات جدیدى كه طى سالهاى پایانى دهه هفتاد شمسى اقدام به چاپ كتابهاى تنتن كردند را هم در وبسایت معرفى بكنم.
مصاحبهگر: شهرام احدی