تحریف تاریخ تبت از سوی دولت چین
۱۳۸۸ فروردین ۷, جمعهجورج اورول، نویسنده بنام انگلیسی در جایی گفته بود: «فرمانروایی برگذشته به معنای فرمانروایی بر آینده است. فرمانروایی بر زمان حال نیز، فرمانروایی بر گذشته را میسر میکند.» ظاهراً رهبران سیاسی چین این عبارت را آویزه گوش خود کردهاند.
دولت چین روایت و تصور خاص خود از تاریخ تبت و مردم این کشور را در هفتههای گذشته به نمایش گذاشت. پکن با برپایی نمایشگاههای بزرگ، نشستهای متعدد و اکران فیلمها دست به تبلیغاتی گسترده در این زمینه زد.
در حالیکه مردم تبت در سال پیش، در خلال مسابقات المپیک، با تظاهرات و اعتراضات بیسابقه، مخالفت خود با سلطهی چین بر کشورشان را به جهانیان نشان دادند، حال باید بنا به خواست پکن، آغاز سلطهی چین بر تبت را به مثابه "آزادی از بردگی" جشن بگیرند.
ادامه سرکوبها در تبت
این وضعیت تنها به خاطر سلطه چین بر زمان حال ممکن است. رهبران چین هرگونه روایت دیگر از تاریخ را انکار میکنند. در سطح ملی، رهبران حزب کمونیست از هرگونه نشر گزارش مستقل درباره تبت جلوگیری میکنند.
به تازگی تارنمای جهانی و معروف "یو تیوب" You-Tube به خاطر نمایش ضرب و شتم راهبان بودایی توسط ماموران انتظامی چینی فیلتر و سانسور شد.
در سطح بینالمللی نیز دولت چین خواهان محدود ساختن فعالیتهای دالاییلاما است. دولت چین هماکنون سیاستهایی مشابه آفریقای جنوبی در زمان رژیم تبعیض نژادی را دنبال میکند. در اثر فشارهای پکن، دالاییلاما به عنوان برندهی جایزهی صلح نوبل، نتوانست در یک کنفرانس پیرامون صلح شرکت جوید و سرانجام برپایی کنفرانس نیز متوقف شد.
خودمختاری در چارچوب چین
دالاییلاما حدود ۳۰ سال پیش بهطور رسمی سیاست ایجاد دوبارهی دولت مستقل تبت را به کنار گذاشت. وی پس از آن تنها خواهان استقرار خودمختاری در تبت در چارچوب کشور چین شد. اما پکن با لجاجت تکرار میکند که دالاییلاما خواهان جدایی تبت از چین است و وی را یک تجزیهطلب به حساب میآورد.
در تبلیغات رسمی چین، دالاییلاما به عنوان فردی معرفی میشود که خواهان برقراری مناسبات قدیمی در تبت است. به نظر دولت چین، وی خواهان احیای جامعهی فئودالی و بردهداری در تبت است. باید اعتراف کرد، تبت در گذشته بهشتی نبود که برخی از نازکطبعان اروپایی آروزی بازگشت آن را دارند.
مردم تبت، و بویژه دالاییلاما، خود نیز خواهان انجام اصلاحات در وضعیت کشور بودند. اما آنان آرزوی تغییراتی آرام و در هماهنگی با سنن فرهنگی و دینی خود را داشتند.
تحولات آرام در تبت میتوانست حداقل افراطیگریهای انقلاب فرهنگی در دوره مائو را از این کشور دور نگاه دارد. کشورهای دیگر در منطقه، نظیر بوتان نیز با مشکلاتی تقریباً مشابه تبت، و تنها به کمک نیروهای داخلی موفق شدند، ساخت جامعهای مدرن را آغاز کنند.
تحمیل برپایی جشن به مردم تبت به مناسبت "روز آزادی" باید رهبران چین را به فکر وادار کند. مردمی که در سال پیش به صورت گسترده به خیابانها ریختند و مخالفت خود با تسط چین بر کشورشان را اعلام کردند، فرزندان و نوادگان همان کسانیاند، که در ۵۰ سال پیش به گونهای اجباری ظاهراً "آزاد" شدند.
حل مشکل تبت تنها در گروی به رسمیت شناختن مطالبات مردم و اجرای حقوق اقلیتها است. حقوقی که در قانون اساسی چین وجود دارد، ولی اعتبار آن تنها بر روی کاغذ است.
ماتیاس هاین
Matthias Hein